- جراحی اتومبیلش را برای تعمیر به تعمیرگاهی برد! تعمیرکار بعد از تعمیر به جراح گفت: «من تمام اجزای ماشین را به خوبی می شناسم و موتور و قلب آن را کامل باز و تعمیر می کنم! در حقیقت من آن را زنده می کنم اما چطور درآمد من یک صدم شما هم نیست؟!»
جراح نگاهی به تعمیرکار انداخت و گفت: «اگر می خواهی درآمدت 100 برابر من شود این بار سعی کن زمانی که موتور در حال کار است آن را تعمیر کنی!»
- بنده خدا اسم بچه اش رو میزاره «اس ام اس» دوستانش میگن: این چه اسمیه برای بچت گذاشتی؟ میگه: چیه مگه! از پیام که با کلاس تره.
- یه روز بنده خدا رو به جرم جدیدی می برن دادگاه. قاضی میگه خجالت بکش این دفعه چهارمته که میای دادگاه. اون هم به قاضی میگه تو خجالت بکش که هر روز اینجایی!
- سه نفر دیر به قطار میرسن، دنبالش میدون، دوتاشون سوار میشن. سومی نمیرسه. شروع میکنه به خندیدن. میگن چرا میخندی؟ میگه: آخه اونا واسه بدرقه من اومده بودن.
- بنده خدا با نامزدش میرن پارک. بعد به نامزدش میگه: عزیزم اگه این درخت کاج زبون داشت الان به ما چی می گفت؟ دختره میگه اگه زبون داشت میگفت احمق من زردآلوام نه کاج...
- بنده خدا به تاکسی میگه آقا چند میگیری منو برسونی به راه آهن؟ راننده میگه 7000 تومن. میپرسه واسه چمدونام چند میگیری؟ راننده میگه هیچی. بنده خدا میگه پس چمدون هام رو ببر، من هم اومدم.
- مبانی کامپیوتر: آن بخش از یک سیستم را که می توان با چکش خرد کرد سخت افزار و آن قسمت را که فقط می توان به آن فحش داد، نرم افزار می گویند!
- عدالت یعنی چی؟ عدالت یعنی اینکه یکی پول از باباش ارث می بره، یکی کچلی!
نظرات شما عزیزان: