علمی-اجتماعی
|
||||||||||||||||
دو شنبه 30 اسفند 1395برچسب:, :: 15:39 :: نويسنده : شمیلا سیامکی
پیام رهبر معظم انقلاب اسلامی به مناسبت آغاز سال ۱۳۹۶؛
شعار امسال را «اقتصاد مقاومتی، تولید - اشتغال» قرار میدهم/ تلخی کام مردم از بیکاری، تبعیضها و نابرابریها را با همه وجود حس میکنم
دو شنبه 30 اسفند 1395برچسب:, :: 15:38 :: نويسنده : شمیلا سیامکی
سال نوتان مبارک. الهی همیشه کبکتون خروس بخونه.
دو شنبه 23 اسفند 1395برچسب:, :: 23:30 :: نويسنده : شمیلا سیامکی
میخائیل آلکساندروویچ شولوخف (به روسی: Михаи́л Алекса́ндрович Шо́лохов) (۲۱ فوریه ۱۹۰۵ - ۲۴ مه ۱۹۸۴) نویسنده روس و برنده جایزه ادبی نوبل بود.
دو شنبه 23 اسفند 1395برچسب:, :: 23:37 :: نويسنده : شمیلا سیامکی
● مواد لازم
▪ یک فنجان کره
▪ یک فنجان شکر الک شده
▪ دو فنجان آرد
▪ نصف قاشق چای خوری پودر هل
▪ ۱۲ عدد بادام (به دلخواه)
▪ زمان لازم: ۳۵ دقیقه
این غذا یک کلوچه سنتی عربی است.
این مقدار مواد برای ۲۴ نفر کافی است.
● روش تهیه
اجاق را از قبل با ۳۰۰ درجه فارنهایت (۱۵۰ درجه سانتی گراد) روشن کنید.
در یک کاسه متوسط، کره و شکر را با هم مخلوط کنید تا یکدست شود. سپس آرد و پودر هل را به آن بیفزائید تا کاملاً با هم مخلوط شوند. کمی از خمیر را برداشته و در دست به شکل نواری باریک درآورید. سپس دو سر آن را به هم وصل کرده و روی سینی فر بگذارید. تکه ای بادام روی محل اتصال دو سر خمیر گذاشته و کمی فشار دهید. سینی را به مدت ۲۰ دقیقه درون فر بگذارید، توجه داشته باشید که کلوچه ها باید سفید باقی بمانند و تنها شاید کناره های آن ها طلایی شود. می توانید برای تهیه این کلوچه ها از قالب نیز استفاده کنید.
دو شنبه 23 اسفند 1395برچسب:, :: 23:32 :: نويسنده : شمیلا سیامکی
این شیرینی را با بادام که عمده محتویات آن است به همراه شکر وسفیده تخم مرغ و پسته درست میکنند. در قرابیهٔ پستهای در تزیین روی شیرینی بجای بادام، مغزپسته بهکار میبرند. نوع دیگری از قرابیه بنام قرابیه نارگیلی هست که بجای بادام از پودر نارگیل استفاده میشود.
شیرینی قرابیه بادام (تبریزی)
مواد لازم:
3 عدد سفیده تخم مرغ
150 گرم بادام خام
شکر 200 گرم
مخلوط کمی شکر و پسته و خلال بادام برای تزئین
طرز تهیه:
بادام ها رو خیس کنید و پوستشون رو بکنید و با چرخ گوشت یا رنده ی ریز، یا از این وسیله ها که باهاش سیر رو رنده رنده میکنن، پودرش کنید.
سفیده تخم مرغ و شکر رو اضافه کنید و انقدر هم بزنید تا یک ماده ی خمیری شکل سفید رنگ بدست بیاد (داخل چرخ گوشت هم میشه ریخت)، سپس خمیر رو داخل قیف بریزید و روی سینی فر که زیرش کاغذ روغنی گذاشته شده با فاصله قالب بزنید.
از مخلوط پسته و بادام روی شیرینی ها کمی میریزیم و شیرینی رو به مدت 20 تا 30 دقیقه (تا زمانی که روش طلائی رنگ بشه) با درجه 180 درجه سانتی گراد داخل فر میذاریم.
دو شنبه 23 اسفند 1395برچسب:, :: 23:27 :: نويسنده : شمیلا سیامکی
............. پدر گریگوری که اخطارهایش را بی فایده میبیند ، تصمیم میگیرد برای گریگوری زن بگیرد .اودختری پاکدامن و محجوب بنام " ناتالیا " را که از خانوده ای محترم و نسبتا پولدار است برای گریگوری می کیرد . اما گریگوری همچنان دل در گرو آکسینیا دارد و با زنش به سردی برخورد می کند . کار بجایی می رسد که گریگوری با آکسینیا از ده گریخته و در ملک "لیست نیتسکی" خودش بعنوان سورچی و آکسینیا بعنوان خدمتکار استخدام می شوند . این در حالی است که آکسینیا باردار است اما گریگوری نسبت به بچه ای که از خود اوست مشکوک است . بزودی گریگوری هم به خدمت سربازی می رود . دختر آکسینیا در اثر بیماری میمیرد . آکسینیا با پسر ارباب " یوگنی " که افسر ارتش است رابطه برقرار می کند . آکسینیا د رجواب ناتالیا که پیش او آمده تا خواهش کند دست ا زسر گریگوری بردارد چنان گستاخانه برخورد می کند که ناتالیا تصمیم می گیرد خودکشی کند . هرچند نجات پیدا می کند اما در اثر بریدگی با داس ، گردنش برای همیشه کج می ماند . او در خانه ی پدر شوهرش زندگی می کند .
گریگوری که به مرخصی می آید و پی به رابطه ی آکسینیا و پسر ارباب می برد ، یوگنی را با شلاق زده و به خانه ی پدرش باز میگردد. در اینحال دوست گریگوری " میشکا کاشه وی " دلباخته ی دونیا ( خواهر گریگوری ) است .
در اوت 1914 روسیه وارد جنگ جهانی اول می شو د . وتمام قزاقها برای جنگ بسیج می شوند . گریگوری در جنگ زخمی میشود و چون در همین حال به یک افسر زخمی هم کمک می کند ، مفتخر(!) به دریافت صلیب سن ژرژ می شود و به درجه سرجوخگی میرسد . در بیمارستان با شخصی آشنا میشود که صحبت از اختلاف طبقاتی و حکومت کارگری می کند . گریگوری به شدت دچار تردید شده و طولی نمی کشد که به صف بلشویکها میپیوندد.
درهنگ یوگنی لیست نیتسکی افسری است بنام " بونچوک" او در لباس مسلسل چی وارد ارتش شده اما د رواقع مسئول پخش اعلامیه های ضد تزار و تشویق سربازان برای انقلاب کارگری است و خبراز وقوع جنگی داخلی در روسیه می دهد . بونچوک بعد از اعتراف صریح در مقابل یوگنی و دیگر افسران ، به آرامی ارتش را ترک می کند . اما تبلیغاتها کار خودشان را کرده . سربازان دیگر حاضر نیستند در جبهه بر علیه آلمان بجنگند .
در این میان ناتالیا صاحب دختر و پسری دوقلو شده است و پیوتر به خاطر رشادتها یش د رجنگ دو صلیب سن ژرژ گرفته است و می خواهد وارد دانشکده جنگ بشود . همسر او " داریا " از غیبت شوهرش سوءاستفاده کرده و پی هرزگی میرود .
در سال 1917 سربازان خودسرانه جبهه ها را ترک می کنند و افسران را از پشت با تیر می کشند . سربازان به دو گروه سرخ و سفید تقسیم شده اند . وضعیت سربازان از نظر غذا و لباس و بهداشت تاسف بار است . گریگوری اکنون به درجه ی افسری نیروهای سفید رسیده اما بقول یکی از ژنرالها باز همان قزاق روستایی دست و رو نشُسته و کم سواد است . افسران او را در جمع خود نمیپذیرند و این در حالیست که در بحرانی ترین شرایط جنگ دست از می خوارگی و عیاشی بر نمیدارند و به هر بهانه ای از جبهه در رفته و فرماندهی را به زیردستان خود می سپارند .سربازان روستاها را به دستور فرماندهان غارت کرده و به زنها بی احترامی می کنند . تیفوس جان بسیاری را می گیرد .
گریگوری بعد از مدتی از گروه سفید جدا شده و به سرخها می پیوندد . اما باز هم با وجود از جان گذشتگی های زیاد ژنرالها به او اعتماد ندارند . روحیه گریگوری در هم ریخته و آشفته است چرا که شاهد کشتار و جنایات وحشیانه ای است که هیچ دلیل خاصی ندارد – یا حداقل خود شان از آن بی خبرند _ مردم روستا ها بجان هم افتاده اند . همسایه خانه ی همسایه ای را آتش می زند . کسانی که تا چند وقت پیش دوست صمیمی هم بودند همدیگر را می کشند . کار بجایی می رسد که اسیران را بدست مردم روستا آنهم با چوب و سنگ و چماق می کُشند . پیرو جوان و نوجوان ، همه حتی زخمی هایی که می توانستند روی پا بایستند به جبهه برده شده اند . بالاخره سرخها پیروز شدند .
پیوتر در جنگ کشته شده. ناتالیا که پی به رابطه ی مجدد گریگوری با آکسینیا برده ، در اثر سقط جنین و خونریزی از بین رفته . پانته له ی در اثر تیفوس مرد ه . داریا که به بیماری سیفلیس دچار شده خودش را در دن غرق می کند . دونیاشکا با میشکا کاشه وی که یکی از افسران سرخ است ازدواج می کند . و وقتی گریگوری جنگ را رها کرده و به خانه برمی گردد تهدیدش می کند که اگر خودش را معرفی نکند. اورا لو داده یا خواهد کشت .
گریگوری که هنوزعشق آکسینیا را در دل دارد اورا با خود برداشته و بسوی سرزمینی امن می رود . آکسینیا در راه توسط سرخها کشته شده و گریگوری دوباره به خانه باز میگردد . در اینحال دختر شش ساله اش هم در اثر تیفوس مرده و تنها پسرش برای او باقیمانده است .
دو شنبه 23 اسفند 1395برچسب:, :: 23:30 :: نويسنده : شمیلا سیامکی
دن آرام، (۱۹۴۰-۱۹۲۸) از این کتاب سه ترجمه در فارسی وجود دارد توسط محمود اعتمادزاده بهآذین و منوچهر بیگدلی خمسه و دیگر توسط احمد شاملو ترجمه شده است.
آنها برای سرزمین پدریشان جنگیدند (۱۹۴۲)
زمین نوآباد (۱۹۴۲) ترجمه م. ا. به آذین
سرنوشت یک انسان (۱۹۵۷-۱۹۵۶)
علم کین (۱۹۴۲)
کره اسب
دو شنبه 23 اسفند 1395برچسب:, :: 23:28 :: نويسنده : شمیلا سیامکی
میخائیل شولوخوف به سال ۱۹۰۵ در روستای کروجلنین در نزدیکی وشنسکایا در حومه جنوبی رود دن متولد شد. پدرش روستایی سادهای از نژاد روس و مادرش از اهالی اوکراین بود.
در سال ۱۹۱۸ به سبب در گرفتن جنگ داخلی در ناحیه دن ناچار درسش را ناتمام گذارد و به ارتش سرخ پیوست تا در نبردهایی در برابر آخرین بازماندگان از هواخواهان ارتش سفید شرکت جوید. تاثیر این تجربه در آثار وی بطرز محسوسی آشکار است. وی نویسندهای واقعباور بود و در داستانهایش به مردم و انقلاب اکتبر پرداختهاست.
رمان حماسی «دن آرام» از مهمترین آثار وی به شمار میرود که در چهار جلد از سال ۱۹۲۸ تا ۱۹۴۰ به نویسندگی آن مشغول بود. از معروفترین داستانهای کوتاه او داستان خال است که در دهه چهل شمسی در کتاب هفته ترجمه و چاپ شد. از دیگر آثار وی «آنها برای سرزمین پدریشان جنگیدند» و «زمین نوآباد» میباشد.
شولوخف در سال ۱۹۴۱ برنده جایزه استالین و در سال ۱۹۶۰ برنده جایزه لنین در شوروی شد و در سال ۱۹۶۵ جایزه نوبل ادبیات به وی اهدا شد.
دو شنبه 23 اسفند 1395برچسب:, :: 23:26 :: نويسنده : شمیلا سیامکی
دُنِ آرام (به روسی: Тихий Дон، تلفظ: تیخییْ دُن) رمانی چهارجلدی اثر میخائیل شولوخوف است که شاهکار وی محسوب میشود و نوشتن آن از سال ۱۹۲۸ تا ۱۹۴۰ (تقریباً ۱۲ سال) به درازا کشید و جایزه نوبل ادبیات را برایش به ارمغان آورد. از این رمان تاکنون سه ترجمه به فارسی منتشر شدهاست. برگردان نخست را محمود اعتمادزاده بهآذین انجام داد، سپس منوچهر بیگدلی خمسه آن را ترجمه کرد و در سالهای اخیر نیز ترجمه دیگری توسط احمد شاملو صورت گرفت. شاملو از روی ترجمه فرانسوی آنتوان ویتز این رمان را به فارسی برگرداندهاست. ایرج کابلی در مقابله با نسخه روسی با شاملو همکاری داشته است.
دو شنبه 23 اسفند 1395برچسب:, :: 23:26 :: نويسنده : شمیلا سیامکی
این رمان را اغلب با جنگ و صلح نوشته تولستوی مقایسه میکنند؛ زیرا حماسه شولوخوف همچون «جنگ و صلح» تولستوی تلفیقی است از خصوصیات رمانهای خانوادگی-اجتماعی و تاریخی.
دُن آرام داستانی است دربارهٔ کازاکهای ساکن دن و شرح زندگی یک خانواده کازاک به نام «ملِخوُف» در زمان صلح، سالهای سرنوشتساز جنگ اول جهانی، انقلاب ۱۹۱۷ اکتبر روسیه و یک جنگ داخلی تلخ. البته قهرمانان و نقش آفرینان داستان درست مانند رمان «جنگ و صلح» تولستوی زیادند. اما آنچه خواننده را بیشتر به دنبال خود میکشاند بازیگر اصلی آن مردی جوان به نام «گریگوری (گریشا) پانتلویچ ملخوف» است. گریگوری شخصیتی شجاع، جنگاور و خستگیناپذیر است که در تمام رویدادهای بزرگ تاریخی زمانش حاضر شدهاست. او هرگز نمیداند به چه روی میجنگد. آیا علیه آلمانها میجنگد یا علیه بلشویک ها؟ در جستجوی عدالت، گاهی با سرخها ارتباط برقرار میکند و گاهی به سراغ سفیدها میرود. (سرخ لقب کمونیستها و سفید عنوان طرفداران امپراتوری است). او عاشق روسیهاست اما از تزار نفرت دارد. او دولتی سوسیالیستی میخواهد به شرطی که مالکیت کازاکها بر زمین را دست نخورده باقی گذارد. تجربیات سیاسی و نظامی گریگوری که به خاطر حوادث و مشکلات جنگ اول جهانی و انقلاب روسیه به دست آورده در پس داستان عشق شورانگیز و غمانگیز وی رنگ میبازند.
توجه به لهجه محلی و اجزای شعر عامیانه کازاکها (که با ترجمه بسیار خوب و دقیق شاملو همراه شده) از خصوصیات بارز این کتاب است.
درباره وبلاگ موضوعات آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پیوندهای روزانه پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان
|
||||||||||||||||
|