علمی-اجتماعی
چهار شنبه 14 تير 1396برچسب:, :: 15:3 ::  نويسنده : شمیلا سیامکی
2 تا دوست با هم ميرن هتل، اولي ميره توالت فرنگي، دومي مياد كتكش ميزنه! ميگن: چرا ميزنيش؟ ميگه: من هر روز از اين چشمه آب مي خورم، اين اومد دستشويي كرد توش !
چهار شنبه 14 تير 1396برچسب:, :: 15:2 ::  نويسنده : شمیلا سیامکی
يارو داشت رد مي شد، ديد دارن يه نفرو ميزنن. پرسيد: چرا ميزنيدش؟ گفتند: فلان فلان شده ادعاي پيامبري ميكنه. گفت: بزنيد اون دروغگو رو، من اونو نفرستادم.
چهار شنبه 14 تير 1396برچسب:, :: 15:2 ::  نويسنده : شمیلا سیامکی
هشدار به دختران مجرد... به زودي دختران چيني با مهريه كم وارد كشور مي شوند.
چهار شنبه 14 تير 1396برچسب:, :: 14:57 ::  نويسنده : شمیلا سیامکی
درگذشت عطاء الله بهمنش مجری و مفسر و گوینده ی ورزشی را به خانواده ی محترم و تمامی جامعه ورزشی تسلیت عرض می نمایم. خداوند روحش را قرین رحمت خویش بگرداند.
یک شنبه 11 تير 1396برچسب:, :: 18:3 ::  نويسنده : شمیلا سیامکی
آهن فلز است _ صغری هر فلزی در اثر حرارت منبسط می شود _ کبری آهن در برابر حرارت منبسط می شود _ نتیجه
یک شنبه 11 تير 1396برچسب:, :: 18:1 ::  نويسنده : شمیلا سیامکی
شیوه های استدلال از دید علم منطق:قیاس استقرا و تمثیل است. قیاس رسیدن از کل به جز است و از بهترین استدلالات است و استقرا ب عکس قیاس از جزبه کل رسیدن است که ضعیف تر است و تمثیل نیز نوعی از استدلال است که با مثال زدن می توان استدلال کرد
یک شنبه 11 تير 1396برچسب:, :: 17:59 ::  نويسنده : شمیلا سیامکی
1ـ قیاس: مهم‌‌ترین و قاطع‌ترین اقسام حجّت و اساسی‌ترین بحث منطقی صوری است. تعریف منطقی قیاس: قیاس قولی است فراهم آمده از چند قضیه، بنحوی که از آن قول ذاتاً قول دیگری لازم آید. مثلاً می گوییم: هوا جسم است و هر جسمی دارای وزن است نتیجه هوا دارای وزن است. تبعید دیگر در تعریف قیاس: قیاس عبارت از مجموع چند قضیه است که هر گاه مسلم فرض شوند، قضیه‌ای دیگر بالذات از آنها حاصل آید. اقسام قیاس: 1ـ‌ قیاس اقترانی 2ـ قیاس استثنایی 1ـ قیاس اقترانی: عین نتیجه یا نقیض نتیجه بالفعل در مقدمات آن مذکور نباشد. مانند: گاو علفخوار است ـ هر علفخواری دارای ادرار قلیائی است پس گاو دارای ادرار قلیایی است. 2ـ قیاس استثنایی: عین نتیجه یا نقیض آن بالفعل مقدمات مذکور باشد. مانند: اگر این مایع است‌، رنگ تورنسل را قرمز می‌کند ـ لیکن اسید است پس: رنگ تورنسل را قرمز می‌کند. قیاس اقترانی از لحاظ موقعیت حد وسط به چهار شکل منقسم می‌شود. زیرا: حد وسط یا محمول در صغری است و موضوع در کبری (شکل اول) یا هم در صغری مجهول است و هم در کبری (شکل دوم) یا هم در صغری موضوع است هم در کبری (شکل سوم) یا برعکس شکل اول است، یعنی در صغری موضوع است و در کبری محمول (شکل چهارم) انتاج در شکل اول دو شرط دارد: 1ـ موجبه بودن صغری 2ـ کلیت داشتن کبری انتاج در شکل دوم دو شرط دارد: 1ـ اختلاف و مقدمه در سلب و ایجاب 2ـ کلیت بحری انتاج در شکل سوم دو شرط دارد: 1ـ موجبه بودن صغری 2ـ علیت یکی از دو مقدمه شرایط عمومی اشکال: یکی اینکه صغری و کبری هر دو جزئی نباشد. دیگر آنکه صغری و کبری هر دو سابعه نباشند. نقش حد و سط در قیاسهای اقترانی: قیاس اقترانی از دو مقدمه تشکیل می‌شود که حد مشترکی به نام حد وسط دارد. مقدمه اول را صغری و مقدمه دوم را کبری می‌نامند و آن حد مختصی که موضوع یا مقدم نتیجه باشد، اصغر و آن که محمول یا تالی نتیجه باشد اکبر می‌نامند مثل: الف ب است ، ب ج است: الف ج است «الف» در اصغر و «ب» حد اواسط و «ج» حد اکبر می‌باشد. شرایط حد وسط: 1ـ در هر دو مقدمه، به یک معنی اخذ شود . 2ـ باید بتمامه تکرار شود کیفیت قرار گرفتن حد وسط: موجب تقسیم قیاس اقترانی به چهار شکل می‌شود. لازم نیست قیاسهای اقترائی را به چهار شکل معهود تقسیم کنیم، زیرا این تقسیم در حالی ضروری می‌نماید که شرایط هر یک متفاوت از دیگری باشد و اگر نباشد اشکال فقط و فقط یک شرط داشته باشند و آن تکرار حد وسط باشد، دیگر نیازی نیست که تشخیص دهیم ترکیب این دو مقدمه به صورت شکل اول است یا نه، زیرا استخراج نتیجه از مقدمات صرفاً ماشینی است. قانون استنتاج: اگر یکی از دو مقده سالبه باشد، نتیجه مسلماً سالبه خواهد بود، و اگر یک یاز دو مقدمه جزئی باشد، نتیجه جزئی خواهد بود. قیاس استثنایی بر دو قسم است: 1ـ قیاس استثنایی متصل 2ـ قیاس استثنایی منفصل 1ـ قیاس استثنایی متصل: قیاسی است که مقدمه اولش قضیه شرطی متصلی باشد و مقدمه دومش قضیه حملیه. البته قضیه متصلی که در قیاسات استثنایی بکار می‌رود، منحصراً باید لزومیه باشد در این قیاس، دو حالت منتج هست و دو حالت عقیم 2ـ در قیاس استثنایی منفصل اگر قضیه نخست منفصل حققیه باشد، ‌از وضع هر یک از اجزاء آن، رفع جزء دیگر و از رفع هر یک، وضع جزء دیگر نتیجه می‌شود بنابراین هر چهار حالت آن منتج است. اما اگر قضیه نخست متفصله ما نعه الجمع باشد،‌ دو حالت آن منتج است و دو حالتش عقیم. برهان: قیاسی است که مقدمات آن منحصراً از قضا‌یای یقینی یا یقینات (محسوسات ـ اولیات‌ـ تجربیات‌ـ متواترات ـ حدسیات) تألیف شده باشد. و بنابراین قیاس برهانی شریف‌ترین نوع قیاس است. یعنی قیاسی که هم صورت و هم ماده آن هر دو در نهایت استواری و اتقان است. بنابراین نتیجه‌اش کاملاً متیقن است. زیرا مقدمات برهان از لحاظ جهت ضروری‌اند، نتیجه هم ضروری است. اقسام برهان: 1ـ لمّی 2ـ انّی برهانی لمی: از علت پی بوجود معلول بردن، به عبارت دیگر برهانی است که حد وسط آن علت وجود اکبر برای اصغر باشد. بناباین حد اواسط آن هم علت تصدیق به نتیجه است و م علت وجود نتیجه، زیرا که حد وسط علت اکبر است. برهانی انّی: از معلول پی به وجود علت می‌بریم تنها علت اجتماع دو طرف نتیجه را در ذهن و تصدیق بدآن را بیان می‌کند. چرا فلسفه برهان انّی است؟ از ‌آنجا که موضوع فلسفه عام‌ترین اشیاست، چیزی بیرون از آن وجود ندارد تا علت آن باشد و موضوع فلسفه معلول آن باشد و وجود علت ندارد برای همین برهان لمی هم ندارد. در منطق گفتن برهان انی یقین آور نیست از سویی در حلقه برهان لمی هم کار نمی‌رود پس چگونه فلسفه علمی یقینی است؟ چرا از معلول نمی‌‌توان به علت پی برد؟ چون ممکن است لازم عام باشد. برهانی انی بر دو قسم است: 1ـ برهان انی که از لازم پی به ملزوم بردن 2ـ برهان انی که از ملازم پی به ملازم دیگر بردن قسم اول یقین آور نیست زیرا ممکن است لازم عام باشد و نمی‌توان از لازم عام بطور لازمی که می‌تواند علتهای مختلف داشته باشد یقینی به ملزوم خاص دست یافت، ولی قسم دوم یقین‌آور است. لازم عام: لازمه که می‌تواند علتهای مختلف داشته باشد. جدل: عبارت است از بحث و پرسش و پاسخ که به نحوی خاص بین دو تن درگیر می‌شود. بدین طریق که پیوسته از دیگری سوال می‌کند و عقیده او را درباره امری جویا می شود و او را به برسی مطالب وا می‌دارد. و او سوالها را پاسخ می‌دهد. آن کس که از عقیده‌ای دفاع می‌کند مجیب نامیده می‌شود و آن کسی که می‌خواهد عقیده وی را نقض کند مسائل نامیده می‌شود صناعت یافتن جدول عبارت از مجموعه قواعد و اصولی است که هم سائل و هم مجیب را برای غلبه بر حریف راهنمایی می‌کند. ماده قیاس جدلی: مشهورات و مسلّمات است. بدین نحو که: مجیب در تقریر وضع خود به مشهورات استناد می‌جوید وسائل به آنچه مجیب مسلم می‌دارد. در جدل ممکن است از استقراء هم استمداد کرد. جدل را نباید با مناظره اشتباه کرد. مغالطه یا سفسطه: کسی که قضا‌یای شبیه به حق (مشبهات) را بجای حق به کار می‌برد بدین طیق تشبیه به برهانی می‌جوید مغالط و سوفسطایی نامیده می‌شود. بطور کلی سفسطه و مغالطه برای ابطل عقیده‌ای به کار می‌رود. ماده سفسطه و مغالطه مشبهات است یعنی قضا‌یای شبه یقینی و وهمیات. سفسطه و مغالطه شبیه استدلال صحیح و درست است، اما در واقع چنان نیست. پس روش سفسطی روشی است مذموم و ناپسند. اقسام سفسطه از جهت لفظ از جهت معنی اقسام سفسطه: 1- از جهت لفظ 2- از جهت معنی خطابه: عبارت است از سخنی است که در برابر جمع برای اقناع و برانگیختن آنها ایراد و فن خط به صناعتی است که آئین و روش توفیق در اقناع را می‌آموزد. مقصود از خطابه این است که شنونده منفعل شود و سخن را به دل پذیرا گردد. مقدمات خطابه از مشهورات و مظنونات و مقبولات است. یک عامل مهم در قدرت تأثیر خطابه این است که خطابه در حضور جمع ایراد شود و در جمع به تعبیر جامعه‌شناسان وجدانی خاص حکم‌فرماست که همه حاضران را تحت تأثیر قرار می‌دهد. شرط خطابه: آنچه در آن ایراد می‌شود، به سوی غرض و غایتی معین جریان یابد و هر عبارتی در نظام کل خطابه محلی مشخص داشته باشد. خطابه معمولاً مشتمل بر دو چیز است: 1ـ عمود 2ـ اعوان 1ـ عمود: ‌سخنانی است که مستقیماً اثبات مطلوب می‌کند. 2ـ اعوان و اقان و احوالی است خارج از آن. 5ـ شعر: به نظر ارسطو ماده شعر از مخیلات است. تعریف ارسطو از شعر، با تعریفی که عروضیان اسلام از شعر کرده‌اند کاملاً متفاوت است. تعبیر ارسطو شعر اگر خالی از تخیل باشد شعر نیست. شعر نوعی محاکات از عالم واقع است. چون ماده شعر از مخیلات است، در برانگیختن نفوس و ایجاد قبض و بسوط و رغبت و نفرت اثری بس شگرف دارد. ارزش و اعتبار یک استدلال تمثیلی در این است که ببینیم میان خصوصیات مشترک دو پدیده و خصوصیت مورد نظر چه رابطه‌ای وجود دارد. اگر این رابطه علی باشد استدلال یک قیاس است و اگر صرفاً یک رابطه واقعی باشد استدلال تمثیلی است. راه‌های نقد استدلال تمثیلی: 1ـ تشکیک در تشابه 2ـ پذیرش تشابه و افزودن شباهت جدید مناط صدق در قضا‌یا: 1ـ فلاسفه قدیم صدق و یا حقیقی بودن معلومات و افکار را به مطابقت با واقع تعریف کرده‌اند. 2ـ این تعریف اشکالاتی بوجود آورده که در میان فلاسفه اسلامی به نحوی و در میان فلاسفه جدید بنحوی دیگر بیان شده است. 3ـ اشکال در میان فلاسفه اسلامی مربوط بود به قضایایی که از مفاهیم منطقی تشکیل می‌شود و قضایای حقیقیه که در سایر علوم استعمال می‌شود. 4ـ فلاسفه جدید در هر موردی از مسائل ریاضی و طبیعی و حتی تاریخ بیان بالخصوصی می‌دارند. 5ـ مطابق بیان فلاسفه جدید حتی در بعضی قضا‌یای خارجیه هم اشکال وجود دارد (مثلاً در قضایای تاریخی) 6ـ فلاسفه قدیم با حفظ تعریف مزبور به حل اشکال پرداخته‌اند اما فلاسفه جدید از آن تعریف صرف‌نظر کرده‌اند. 7ـ فلاسفه اسلامی در مقام حل اشکال به تقسیم قضا‌یا به خارجیه و ذهنیه پرداخته‌اند و مناط صدق هر یک را به طرزی خاص بیان کرده‌اند. 8ـ اشال در مفاد قضا‌یای حمل اولی و همچنین در لوازم ماهیت نیز موجود است و لهذا تقسیم قضا‌یا به سه قسم برای بیان کافی نیست. چون فلسفه علم واحد برهانی است و هر علم واحد برهانی دارای موضوعی محقق می‌باشد پس وجود موضوع برای فلسف ضروری است. برای یک مسأله در مقام اثبات آنگاه می‌توان برهان اضافه کرد. که در مقام ثبوت بین موضوع و محمول آن ربطی برخوردار از ضرورت، ذالیت و کلیت و دوام وجود داشته باشد. در تعریف مسأله برهانی باید گفت: «مسأله‌ای است که در آن از عرض ذاتی موضوع بحث می‌شود». لازم است به فرصتی که بین حقیقت گسترده وجود و بین مرتبه اعلای آن است توجه شود و آن اینکه واجب گر چه برهان سمی ندارد ولی برهان انی دارد ولی حقیقت گسترده وجود که موضوع تشکیل است، نه برهان سمی دارد و نه برهان انی، زیرا غیر از حقیقت هستی مطلق چیزی نیست تا معلوم یا ملازم او باشد.
یک شنبه 11 تير 1396برچسب:, :: 17:57 ::  نويسنده : شمیلا سیامکی
قیاس (برهان، جدل، مغالطه، مخاطبه، شعر) تمثیل، استقراء. استدلال یعنی کشف احکام مجهول بوسیله احکام معلوم، پیچیده‌ترین و کاملتـرین عمل ذهنی است و همان است که پیرشفت تمدن و فرهنگ و کشف قضا‌یای هندسی و معادلات جبری و فرمولهای فیزکی و شیمیایی و خلاصه هر گونه تحقیق و تتبع را میسر ساخته است.
یک شنبه 11 تير 1396برچسب:, :: 17:54 ::  نويسنده : شمیلا سیامکی
قیاس ، قیاس منطقی ، صغری و کبری ، قضیه منطقی
یک شنبه 11 تير 1396برچسب:, :: 17:53 ::  نويسنده : شمیلا سیامکی
و اما مختصری در باره‌ی برخی اصطلاحات منطقی موجود در متن: «موضوع علم منطق عبارت است از «معرّف و حجت»؛ یعنی مسائل منطق یا در باره‌ی معرّف‌ها یعنی تعریفات بحث می‌کند، یا در باره‌ی حجت‌ها یعنی در باره‌ی استدلال‌‌ها. عجالتاً کافی است بدانیم که در همه‌ی علوم مجموعاً دو کار صورت می‌گیرد: یکی این‌که یک سلسله امور تعریف می‌شوند، و دیگر این‌که برای اثباتِ یک سلسله احکام، استدلال می‌شود و دلیل آورده می‌شود. در همه‌ی علوم این دو کار صورت می‌گیرد. علم منطق می‌خواهد به ما راه صحیح تعریف کردن و صحیح استدلال کردن را بیاموزاند.» [کلیات علوم اسلامی، استاد مطهری، فصل سوم، موضوع منطق] «هدف نهایی و مقصود اصلی عالم منطق، «مباحث حجت» است؛ یعنی بحث‌های مربوط به معلوم تصدیقی که برای رسیدن به شناخت مجهول تصدیقی به کار گرفته می‌شود... حجت نزد منطق‌دانان عبارت است از «ما یتألف من قضایا یتجه بها الی مطلوب یستحصل بها» = مجموعه‌ای از قضایا که توسط آن به قضیه‌ای که از آن به دست می‌آید، روی آورده می‌شود. و چون برای اثبات مطلوب به آن بر خصم احتجاج می‌شود، آن را «حجت» می‌نامند...» [منطق مظفر، ج 2، باب پنجم] اما «حجت» را می‌توان در سه بخش تقسیم کرد: (1) قیاس، (2) تمثیل، (3) استقرا. تعریف تمثیل و استقرا بماند که ما را از مقصود باز می‌دارد و اما در تعریف قیاس: « در تعریف قیاس گفته‌اند: « قولٌ مؤلّفٌ من قضایا بحیثُ یَلزَمُ عنهُ لذاته قولٌ آخَرُ» یعنی قیاس مجموعه‌ای فراهم آمده از چند قضیه است که به صورت یک واحد در آمده و به نحوی است که لازمه‌ی قبول آن‌ها قبول یک قضیه‌ی دیگر است.» [کلیات علوم اسلامی، استاد مطهری، فصل11، قیاس] قیاس از جهت صورت، به دو دسته‌ی اقترانی و استثنایی تقسیم می‌شود و آن‌چه مطلوب ما در این‌جا می‌باشد قیاس اقترانی است که می‌توان آن را در دو دسته‌ی اقترانی حملی و اقترانی شرطی قرار داد. قیاس اقترانی حملی خود دارای اشکال چهارگانه‌ای است. از آن جهت که تنها ضرب نخستین قیاس اقترانی مد نظر ما در این‌جا است لذا با ذکر مثالی در نمایش آن بر می‌آییم. قیاس زیر را در نظر بگیرید: هر شرابی، مست‌کننده است. (صغری) ¬ هر الف، ج است. هر مست‌کننده‌ای، حرام است. (کبری) ¬ هر ج، ب است. \ هر شرابی، حرام است. (نتیجه) ¬ \ هر الف، ب است. در این مثال، سه قضیه داریم؛ قضایای اول و دوم (صغری و کبری) را «مقدمتین» و قضیه‌ی سوم را «نتیجه» می‌نامیم. هر قضیه از دو قسمت موضوع و محمول تشکیل می‌گردد. برای نمونه در قیاس بالا، موضوع صغرای قیاس شراب (الف) است و محمول آن مست‌کننده (ج)، یا در کبرای قیاس، موضوع مست‌کننده (ج) است و محمول، حرام (ب). در این قیاس، شراب یا الف را «حد اصغر»، حرام یا ب را «حد اکبر» و مست‌کننده یا ج را «حد وسط» می‌خوانیم. اگر در قیاس اقترانی، ترتیب حدهای اصغر، وسط و اکبر به همان صورتی که در مثال بالا است آمده باشد آن‌گاه شکل اول قیاس اقترانی به دست می‌آید که نتیجه‌گیری از آن بدیهی‌ترین حالت در قیاس است و اگر مقدمتین درست باشند نتیجه نیز صحیح خواهد بود. از جابه‌جایی حدهای قیاس، می‌توان اشکال دیگر قیاس را به دست آورد.

    درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید.
    آخرین مطالب
    آرشيو وبلاگ
    پیوندهای روزانه
    پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان علمی-اجتماعی و آدرس shamila.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





    نويسندگان



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 119
بازدید دیروز : 28
بازدید هفته : 161
بازدید ماه : 1782
بازدید کل : 3548490
تعداد مطالب : 14893
تعداد نظرات : 281
تعداد آنلاین : 1

<>