علمی-اجتماعی
|
||||||||||||||||
شنبه 31 خرداد 1393برچسب:, :: 22:30 :: نويسنده : شمیلا سیامکی
بعضی ها معلوم نیست آمار و ارقامها را از کجا می آورند مثلا در یک شبکه بر علیه مسلمانان مخصوصا ایرانیها مرتب اعلام می کنند ده میلیون نفر در ایران معتادند !!!!!!!!!! آخه در یک کشور 75 میلیونی که 35 میلیون نفر هم زن هستند و د0 میلیون هم کودک و نوجوان یعنی بقیه معتادند ؟
شنبه 31 خرداد 1393برچسب:, :: 22:6 :: نويسنده : شمیلا سیامکی
چشم شور فردوسی پور معروف به عادل بالاخره کار خودش و کرد و زدن به تیر و تخته ها هم نتونستند ضربه شو بگیرن . فردوسی پور یار دوازدهم آرژانتین!!!!!!!!! بر چشم بد لعنت.
شنبه 31 خرداد 1393برچسب:, :: 22:6 :: نويسنده : شمیلا سیامکی
سال 1230
مرد: دختره خیر ندیده من تا نکشمت راحت نمی شم...
زن: آقا حالا یه غلطی کرد ، شما بگذر.نامحرم که خونمون نبوده. حالا این بنده خدا یه بار بلند خندیده...
مرد: بلند خندیده؟ این اگه الان جلوشو نگیرم لابد پس فردا می خواد بره بقالی ماست بخره. نخیر نمی شه باید بکشمش...
-- بالاخره با صحبتهای زن ، مرد خونه از خر شیطون پیاده می شه و دختر گناهکارشو می بخشه
سال 1280
مرد: واسه من می خوای بری درس بخونی؟ می کشمت تا برات درس عبرت بشه. یه بار که مُردی دیگه جرات نمی کنی از این حرفا بزنی. تو غلط می کنی. تقصیر من بود که گذاشتم این ضعیفه بهت قرآن خوندن یاد بده. حالا واسه من میخای درس بخونی؟؟؟
زن: آقا ، آروم باشین. یه وقت قلبتون خدای نکرده می گیره ها! شکر خورد. دیگه از این مارک شکر نمی خوره. قول میده...
مرد( با نعره حمله می کنه طرف دخترش ): من باید بکشمت. تا نکشمت آروم نمی شم. خودت بیای خودتو تسلیم کنی بدونه درد می کشمت...
-- بالاخره با صحبتهای زن، مرد خونه از خر شیطون پیاده می شه و دختر گناهکارشو می بخشه
سال1330
مرد: چی؟ دانشسرا (همون دانشگاه خودمون)؟ حالا می خوای بری دانشسرا؟ می خوای سر منو زیر ننگ بوکونی؟ فاسد شدی برا من؟؟ شیکمتو سورفه (سفره) می کونم...
زن: آقا، ترو خدا خودتونو کنترل کنین. خدا نکرده یه وخ (وقت) سکته می کنین آ...
مرد: چی می گی ززززززن؟؟ من اگه اینو امشب نکوشم (نکشم) دیگه فردا نمی تونم جلوی این فسادو بیگیرم. یه دانشسرایی نشونت بدم که خودت کیف کنی...
-- بالاخره با صحبتهای زن، مرد خونه از خر شیطون پیاده می شه و دختر گناهکارشو می بخشه
سال1380
مرد: کجا؟ می خوای با تکپوش (از این مانتو خیلی آستین کوتاها که نیم مترم پارچه نبردن و وقتی می پوشیشون مث جلیقه نجات پستی بلندی پیدا می کنن) و شلوارک (از این شلوار خیلی برموداها) بری بیرون؟ می کشمت. من... تو رو... می کشم...
زن: ای آقا. خودتو ناراحت نکن بابا. الان دیگه همه همینطورین (شما بخونید اکثرا).
مرد: من... اینطوری نیستم. دختر لااقل یه کم اون شلوارو پائین تر بکش که تا زانوتو بپوشونه. نه... نه... نمی خواد. بدتر شد. همون بالا ببندیش بهتره...
سال1400
دختر: چی؟ چی گفتی مرتیکه ی ****؟ دارم بهت می گم ماشین بی ماشین. همین که گفتم. من با الکس قرار دارم ماشینم می خوام. میخوای بری بیرون پیاده برو...
باباه:جیکش در نمی یاد...
زن: دخترم. حالا بابات یه غلطی کرد. تو اعصاب خودتو خراب نکن. لاک ناخنت می پره. آروم باش عزیزم. رنگ موهات یه وقت کدر می شه آ مامی. باباتم قول می ده دیگه از این حرفا نزنه...
-- بالاخره با صحبتهای زن، دخترخونه از خر شیطون پیاده می شه و بابای گناهکارشو می بخشه
انواع دعوای دختر با والدین از قدیم تا حالا(طنز)
انواع دعوای دختر با والدین از قدیم تا حالا(طنز)
سال 1230
مرد: دختره خیر ندیده من تا نکشمت راحت نمی شم...
زن: آقا حالا یه غلطی کرد ، شما بگذر.نامحرم که خونمون نبوده. حالا این بنده خدا یه بار بلند خندیده...
مرد: بلند خندیده؟ این اگه الان جلوشو نگیرم لابد پس فردا می خواد بره بقالی ماست بخره. نخیر نمی شه باید بکشمش...
-- بالاخره با صحبتهای زن ، مرد خونه از خر شیطون پیاده می شه و دختر گناهکارشو می بخشه
سال 1280
مرد: واسه من می خوای بری درس بخونی؟ می کشمت تا برات درس عبرت بشه. یه بار که مُردی دیگه جرات نمی کنی از این حرفا بزنی. تو غلط می کنی. تقصیر من بود که گذاشتم این ضعیفه بهت قرآن خوندن یاد بده. حالا واسه من میخای درس بخونی؟؟؟
زن: آقا ، آروم باشین. یه وقت قلبتون خدای نکرده می گیره ها! شکر خورد. دیگه از این مارک شکر نمی خوره. قول میده...
مرد( با نعره حمله می کنه طرف دخترش ): من باید بکشمت. تا نکشمت آروم نمی شم. خودت بیای خودتو تسلیم کنی بدونه درد می کشمت...
-- بالاخره با صحبتهای زن، مرد خونه از خر شیطون پیاده می شه و دختر گناهکارشو می بخشه
سال1330
مرد: چی؟ دانشسرا (همون دانشگاه خودمون)؟ حالا می خوای بری دانشسرا؟ می خوای سر منو زیر ننگ بوکونی؟ فاسد شدی برا من؟؟ شیکمتو سورفه (سفره) می کونم...
زن: آقا، ترو خدا خودتونو کنترل کنین. خدا نکرده یه وخ (وقت) سکته می کنین آ...
مرد: چی می گی ززززززن؟؟ من اگه اینو امشب نکوشم (نکشم) دیگه فردا نمی تونم جلوی این فسادو بیگیرم. یه دانشسرایی نشونت بدم که خودت کیف کنی...
-- بالاخره با صحبتهای زن، مرد خونه از خر شیطون پیاده می شه و دختر گناهکارشو می بخشه
سال1380
مرد: کجا؟ می خوای با تکپوش (از این مانتو خیلی آستین کوتاها که نیم مترم پارچه نبردن و وقتی می پوشیشون مث جلیقه نجات پستی بلندی پیدا می کنن) و شلوارک (از این شلوار خیلی برموداها) بری بیرون؟ می کشمت. من... تو رو... می کشم...
زن: ای آقا. خودتو ناراحت نکن بابا. الان دیگه همه همینطورین (شما بخونید اکثرا).
مرد: من... اینطوری نیستم. دختر لااقل یه کم اون شلوارو پائین تر بکش که تا زانوتو بپوشونه. نه... نه... نمی خواد. بدتر شد. همون بالا ببندیش بهتره...
سال1400
دختر: چی؟ چی گفتی مرتیکه ی ****؟ دارم بهت می گم ماشین بی ماشین. همین که گفتم. من با الکس قرار دارم ماشینم می خوام. میخوای بری بیرون پیاده برو...
باباه:جیکش در نمی یاد...
زن: دخترم. حالا بابات یه غلطی کرد. تو اعصاب خودتو خراب نکن. لاک ناخنت می پره. آروم باش عزیزم. رنگ موهات یه وقت کدر می شه آ مامی. باباتم قول می ده دیگه از این حرفا نزنه...
-- بالاخره با صحبتهای زن، دخترخونه از خر شیطون پیاده می شه و بابای گناهکارشو می بخشه
شنبه 31 خرداد 1393برچسب:, :: 22:6 :: نويسنده : شمیلا سیامکی
ارادهٔ زندگی برتر و نیرومندتر در مفهوم ناچیز نبرد برای زندگی نیست، بلکه در اراده جنگ اراده قدرت و اراده مافوق قدرت است!» نیچه
شنبه 31 خرداد 1393برچسب:, :: 22:6 :: نويسنده : شمیلا سیامکی
خواص سوره ی فتح:
بیمه شدن مال و ثروت و همسران و املاک- ورود به بهشت – مصون ماندن ازدزدان – پذیرفته شدن سخن وی نزد مردم – تویت حافظه – کسب خیرو برکت – رفع بیماری هراس – در امان ماندن از غرق شدن
شنبه 31 خرداد 1393برچسب:, :: 22:6 :: نويسنده : شمیلا سیامکی
سورة الصف
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است همه تسبیح خدا میگویند; و او شکستناپذیر و حکیم است! (1)
ای کسانی که ایمان آوردهاید! چرا سخنی میگویید که عمل نمیکنید؟! (2)
نزد خدا بسیار موجب خشم است که سخنی بگویید که عمل نمیکنید! (3)
خداوند کسانی را دوست میدارد که در راه او پیکار میکنند گوئی بنایی آهنیناند! (4)
(به یاد آورید) هنگامی را که موسی به قومش گفت: «ای قوم من! چرا مرا آزار میدهید با اینکه میدانید من فرستاده خدا به سوی شما هستم؟!» هنگامی که آنها از حق منحرف شدند، خداوند قلوبشان را منحرف ساخت; و خدا فاسقان را هدایت نمیکند! (5)
و (به یاد آورید) هنگامی را که عیسی بن مریم گفت: «ای بنی اسرائیل! من فرستاده خدا به سوی شما هستم در حالی که تصدیقکننده کتابی که قبل از من فرستاده شده ( تورات) میباشم، و بشارتدهنده به رسولی که بعد از من میآید و نام او احمد است!» هنگامی که او ( احمد) با معجزات و دلایل روشن به سراغ آنان آمد، گفتند: «این سحری است آشکار»! (6)
چه کسی ظالمتر است از آن کس که بر خدا دروغ بسته در حالی که دعوت به اسلام میشود؟! خداوند گروه ستمکاران را هدایت نمیکند! (7)
آنان میخواهند نور خدا را با دهان خود خاموش سازند; ولی خدا نور خود را کامل میکند هر چند کافران خوش نداشته باشند! (8)
او کسی است که رسول خود را با هدایت و دین حق فرستاد تا او را بر همه ادیان غالب سازد، هر چند مشرکان کراهت داشته باشند! (9)
ای کسانی که ایمان آوردهاید! آیا شما را به تجارتی راهنمائی کنم که شما را از عذاب دردناک رهایی میبخشد؟! (10)
به خدا و رسولش ایمان بیاورید و با اموال و جانهایتان در راه خدا جهاد کنید; این برای شما (از هر چیز) بهتر است اگر بدانید! (11)
(اگر چنین کنید) گناهانتان را میبخشد و شما را در باغهایی از بهشت داخل میکند که نهرها از زیر درختانش جاری است و در مسکنهای پاکیزه در بهشت جاویدان جای میدهد; و این پیروزی عظیم است! (12)
و (نعمت) دیگری که آن را دوست دارید به شما میبخشد، و آن یاری خداوند و پیروزی نزدیک است; و مؤمنان را بشارت ده (به این پیروزی بزرگ)! (13)
ای کسانی که ایمان آوردهاید! یاوران خدا باشید همانگونه که عیسی بن مریم به حواریون گفت: «چه کسانی در راه خدا یاوران من هستند؟!» حواریون گفتند: «ما یاوران خدائیم» در این هنگام گروهی از بنی اسرائیل ایمان آوردند و گروهی کافر شدند; ما کسانی را که ایمان آورده بودند در برابر دشمنانشان تایید کردیم و سرانجام بر آنان پیروز شدند! (14)
شنبه 31 خرداد 1393برچسب:, :: 22:6 :: نويسنده : شمیلا سیامکی
ایه جهت خیر و برکت پیدا کردن مغازه و منزل
ایه ی59 سوره ی انعام را بر صفحه ای از قلع نوشته و در دکان یا منزل خود اویزان کنید
شنبه 31 خرداد 1393برچسب:, :: 22:6 :: نويسنده : شمیلا سیامکی
جهت زیاد شدن محصول
در خاصیت اسم(حلیم)گفته اند که در وقت اب دادن به درخت و کشت،این اسم را بر کاغذی نوشته و با اب بشویید.ان اب بر هر زمینی که رسد محصول ان زیاد شود و از افات سالم ماند.
شنبه 31 خرداد 1393برچسب:, :: 22:5 :: نويسنده : شمیلا سیامکی
وقتی فردوسی پور گزارش میکنه اینقدر با بازیکنان و تیم ما چشم میکنه که همه مرتب می کوبند به چوب و تیر و تخته . کاش برای تیمهای ملی از او برای گزارش استفاده نکنند . انصافا چشماش "گ..." گرفته .خیلی چشمش شوره این فردوسی پور.
شنبه 31 خرداد 1393برچسب:, :: 22:5 :: نويسنده : شمیلا سیامکی
انسان تنها اندیشه و خرد نیست تا فقط در برابر قدرت استدلال تسلیم گردد
انسان موجود بسیار پیچیده ای و دارای قدرتهای عجیب وغریب فراوانی می باشد
درباره وبلاگ موضوعات آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پیوندهای روزانه پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان
|
||||||||||||||||
|