علمی-اجتماعی
|
||||||||||||||||
یک شنبه 3 دی 1391برچسب:, :: 12:52 :: نويسنده : شمیلا سیامکی
در اقیانوس اطلس، منطقه شگفت انگیزی وجود دارد که تاکنون، تعداد زیادی از هواپیماها و کشتی ها، بی آنکه نشانه ای از خود برجای گذارند، به طرز اسرارآمیزی در آنجا ناپدید شده اند.این منطقه مرگبار که اصطلاحا «مثلث برمودا» یا «مثلث شیطان» نامیده می شود، از شمال به جزیره «برمودا» از باختر به « فلوریدا» و از سوی خاور به نقطه ای از اقیانوس اطلس محدود میشود. حوادث شگفت انگیزی که در این نقطه از عالم اتفاق افتاده، دانشمندان را بر آن داشته است تا در « مثلث برمودا» به مطالعه و کاوش بپردازند و در رابطه با این حوادث، نظریات گوناگون ارائه دهند، ولی این کوشش ها، تا کنون کمکی به حل معما نکرده است.
یک شنبه 3 دی 1391برچسب:, :: 12:52 :: نويسنده : شمیلا سیامکی
در اقیانوس اطلس، منطقه شگفت انگیزی وجود دارد که تاکنون، تعداد زیادی از هواپیماها و کشتی ها، بی آنکه نشانه ای از خود برجای گذارند، به طرز اسرارآمیزی در آنجا ناپدید شده اند.این منطقه مرگبار که اصطلاحا «مثلث برمودا» یا «مثلث شیطان» نامیده می شود، از شمال به جزیره «برمودا» از باختر به « فلوریدا» و از سوی خاور به نقطه ای از اقیانوس اطلس محدود میشود. حوادث شگفت انگیزی که در این نقطه از عالم اتفاق افتاده، دانشمندان را بر آن داشته است تا در « مثلث برمودا» به مطالعه و کاوش بپردازند و در رابطه با این حوادث، نظریات گوناگون ارائه دهند، ولی این کوشش ها، تا کنون کمکی به حل معما نکرده است.
یک شنبه 3 دی 1391برچسب:, :: 12:52 :: نويسنده : شمیلا سیامکی
در اقیانوس اطلس، منطقه شگفت انگیزی وجود دارد که تاکنون، تعداد زیادی از هواپیماها و کشتی ها، بی آنکه نشانه ای از خود برجای گذارند، به طرز اسرارآمیزی در آنجا ناپدید شده اند.این منطقه مرگبار که اصطلاحا «مثلث برمودا» یا «مثلث شیطان» نامیده می شود، از شمال به جزیره «برمودا» از باختر به « فلوریدا» و از سوی خاور به نقطه ای از اقیانوس اطلس محدود میشود. حوادث شگفت انگیزی که در این نقطه از عالم اتفاق افتاده، دانشمندان را بر آن داشته است تا در « مثلث برمودا» به مطالعه و کاوش بپردازند و در رابطه با این حوادث، نظریات گوناگون ارائه دهند، ولی این کوشش ها، تا کنون کمکی به حل معما نکرده است.
یک شنبه 3 دی 1391برچسب:, :: 10:20 :: نويسنده : شمیلا سیامکی
نماد هوناب کوهوناب کئو یا هوناب کو یکی از تجلیهای خدای برتر در دین مایایی است. خدای برتر و آفریدگار جهان در تفکر مایاها حالت تثلیثی داشت و بصورت کوکولکان یا هوناب کو و یا ایتزامنا جلوهگر میشد. نام هوناب کو در متون متاخر مانند کتاب چیلام بالام رفتهاست و این اعتقاد نیز وجود دارد که اینها پیشتر ایزدانی جداگانه بودهاند و همهگی زیر نظر ایتزامنا قرار داشتهاند اما تحت تاثیر مسیحیت، بویژه فرقه فرانسیسکن، با ایتزامنا یکی شده و نوعی تثلیث پدید آمدهاست. ریشه نامهوناب کو در زبان مایایی معنی خدای یکتا و خدای تنها را میدهد. نخستین باری که نام هوناب کو ذکر شدهاست در یک واژهنامه به نام موتول بوده که در آمریکای مرکزی و در سده شانزدهم نگاشته شدهاست. در آن واژهنامه در مدخل نام هوناب کئو چنین آمدهاست: "تنها خدای زنده و حقیقی و خدای برتر نزد مردم یوکاتان، او دیده و نمایان نمیشود چرا که غیرمادی است".گلیف و نشانهرمزی نام ایکسچل در کتاب باستانی مایایی که در درسدن آلمان نگهداری میشود.ایکس چل ایزدبانوی مورد احترام زنان در تمدن مایا بود.ایکس چل مسئول حمایت از زنان و شفا دادن بیماران و باروری و زایش فرزندان بشمار می رفت.معنی نام این ایزد دقیقا مشخص نیست اما در لهجه مایایی منطقه یوکاتان چل معنی رنگین کمان می دهد.همچنین گاهی ایکس چل را خدای ماه نیز دانسته اند.این ایزد جنگجو در برخی آثار ایزد نگهبان زمین نیز معرفی شده است یک شنبه 3 دی 1391برچسب:, :: 10:15 :: نويسنده : شمیلا سیامکی
واکاه چان یا درخت مرکزی از اسطوره های قوم مایا است که درختی مافوق طبیعی بود که ریشه اش در خاک به زیبالبا یا همان دنیای مردگان می رسید و تنه اش در جهان زمینی قرار داشت و شاخه هایش نزد خدای آسمانی بود و بعبارتی همین درخت واسطه ارتباط انسان ها با خدایان و خدایان عوالم سه گانه با یکدیگر می شد.خون قربانیان و نذرها را نیز همین درخت میان خدایان قسمت می کرد.این ایده درخت مرکزی البته خاص مایاها نبوده و بگونهای در تمامی ادیان و باورهای مردم آمریکای مرکزی وجود داشتهاست. چهره یکی از خدایان دنیای مردگان یا زیبالبای مایا.زیبالبا در اسطوره های قوم مایا نام دنیای زیرزمین و دنیای مردگان است.برپایه جهانبینی مایاها دنیا در سه حوزه آسمانی و زمینی و زیر زمینی خلاصه می شد که هر کدام طبقات و هر طبقه خدایانی داشتند.زیبالبا مقر خدایان مرده مایا و همکارانشان بود.هرخدایی که در زیبالبا سکونت داشت قرینه ای هم برای خود در آسمان داشت که به نوعی دوقلوی او بشمار می آمد.پدیده مرگ خدایان در عقاید مایاها وجود داشته است. یک شنبه 3 دی 1391برچسب:, :: 10:12 :: نويسنده : شمیلا سیامکی
کوکولکان یکی از خدایان اساطیری میان سرخپوستان آمریکای مرکزی بوده که در اعتقادات اقوام کیچه، مایا و آزتک جای داشتهاست. معنی کوکولکان مار بالدار میباشد.در آثار مکتوب بجای مانده از این اقوام مانند کتاب پوپول ووه اطلاعاتی درباره کوکولکان داده شدهاست.در چیچن ایتزا از شهرهای باشکوه مایاها یک هرم بسیار بزرگ بنام کوکولکان ساخته شدهبود که امروزه از جاذبههای گردشگری مکزیک میباشد.اثری هنری از مایاهای عصر پساکلاسیک که در آن تجسم ایده درخت مرکزی یا واکاه چان دیده میشود.بر روی شاخههای درختان پرندگانی دیده میشوند که باور بر این است که این پرندگان نماد ارواحی هستند که هنوز به زیبالبا منتقل نشدهاند. یک شنبه 3 دی 1391برچسب:, :: 9:0 :: نويسنده : شمیلا سیامکی
به گفته متخصصان؛ ماهي حاوي مواد مغذي است که با مصرف آن مي توان تا حدود زيادي احتمال بروز آلزايمر را کاهش داد.بيماري آلزايمر يک اختلال پيشرونده عصبي است که از نظر باليني به صورت آسيب حافظه و ادراک و زوال عقل ظاهر مي شود، اين بیماری اغلب افراد بالاي 65 سال را گرفتار ميکندو با بالارفتن سن روند رو به رشدی دارد.
شنبه 2 دی 1391برچسب:, :: 22:5 :: نويسنده : شمیلا سیامکی
بسم الله الرحمن الرحیم مقدمه : عدالت چیست و عادل کیست ؟ عبارات زیبایی که در تمامی ادیان الهی جایگاه ممتازی دارد زیرا قدرت مطلق جهان یعنی خداوند عظیم الشان عادل و همه جهان را بر اساس عدالت خلق کرده است . در پاسخ به پرسش ماه مهر رئیس جمهور ایران جناب آقای احمدی نژاد که مردم ایران منتظرند که ایشان احقاق حق کنند. گفتم می خواهم در مورد زیبایی عدالت بنویسم و کسی با خنده گفت بنویس عدالت یعنی : جورج بوش و تونی بلر و آریل شارون و حمله به مردم بیگناه افغانستان و عراق و فلسطین. حمله به اماکن مذهبی و کشتار زائران بیگناه ، حمله و تجاوز به سرزمین بومیان آمریکا و کشتار سرخپوستان . عدالت یعنی : آمریکا ، انگلیس و اسرائیل ، مشهورترین جهان خواران جهان . حق وتو در شورای امنیت سازمان ملل . صدام و کشتار شیعیان و کشتار مردم در حلبچه . اسرائیل و صهیونیستها که مبارزان فلسطینی را به شهادت می رسانند . عدالت سربازان اسرائیلی هستند که خانه های خانواده های فقیری را که در زیر بمب رژیمهای ظالم خواب و آرام ندارند بر سرشان خراب می کنند . عدالت یعنی فرو ریختن بمبهای آمریکایی بر سر مردم شهرهای هیروشیما و ناکازاکی . یعنی آن مامورانی که مبارزان را در زندانهای اسرائیل و گوانتانامو و ابو غریب بی رحمانه شکنجه می کنند و به شهادت می رسانند . مردمان فقیر آفریقایی که از گرسنگی نای حرکت ندارند و ریختن گندم در اقیانوسها از طرف آمریکا برای تثبیت قیمت گندم. عدالت یعنی همان مافیای موادمخدر ، مافیای اقتصادی ، مافیای میراث فرهنگی مافیای نفتی و دیگر مافیا ها . رانت خواران . آن آزادگانی که سحرگاهان تیر باران می شوند . کسانی که انسانهای آزاده را سالها در اسارت نگه می دارند . عدالت یعنی پولهای بی حد و حساب ثروتمندان در بانکهای سوئیس و حقوقهای کلان عده ای و حسابهای بانکی کلان عده ای دیگر. حریصانی که با پولهای میلیاردی راضی نیستند و افرادی که به چند ده هزار تومان قانعند . عدالت یعنی کاخها و برجهای چندین اتاق خوابه و دارای استخر و جکوزی ثروتمندان معمولا تک فرزند و تک اتاق خانواده های فقیر و کارمندان مستضعف چندین سر عائله. خانه هایی که از تاریکی چشم چشم را نمی بیند و از سقف و دیوارهایش آب باران می چکد . ماشینهای شیک و گران قیمت از ما بهتران و اتوبوس های شرکت واحدی که آدمها از سر و کله آن آویزان اند و نصف دست و پای بعضی ها لای درها گیر کرده است . عدالت یعنی مسابقه دو در مترو برای سوار شدن به واگنها برای رسیدن به سر کار . بیمارستانهای خصوصی برای ثروتمندان و دانشگاههای پولی برای کسب علم و دانش. عدالت یعنی یتیمان بی پناه و بی حامی و اشک و آه مظلومان عدالت یعنی اشک یتیم و غم و غصه خانواده های بی سرپرست . یعنی رشوه و چاپلوسی و اختلاس های میلیاردی . عدالت یعنی وسایل آن فروشنده کنار پیاده رو که توسط کارکنان شهرداری توقیف می شود و بعدا برای پس گرفتن آنها باید چندین روز دوندگی کند و با دادن زیر میزی همه چیز ختم به خیر گردد. یعنی دستهای پینه بسته کارگر و دستهای صاف و لطیف کارفرمایان . عدالت یعنی ارتقای شغلی بعضی از فرهنگیان و گرفتن حق برجستگی گردشی عده ای دیگر. عدالت یعنی حقوق ناچیز بازنشستگی تا با زبان بی زبانی به آنها فهمانده شود که دیگر به درد نمی خورند ، زیرا دیگر جوان نیستند چون که جوانیشان را در اثر سالها کار از دست داده اند . عدالت یعنی کم فروشی و گران فروشی دولاپهنا حساب کردن و تقلب و دزدی و دلال بازی . عدالت یعنی معلولان و افراد پیر و تنها در خانه های سالمندان . چند شغلی بودن صاحب منصبان و بستگانشان و بیکاری و فقر تحصیل کردگان بی پارتی . عدالت یعنی درس خواندن و تحصیلات عالی داشتن ثروتمندان و بچه پول دارها و از تحصیل محروم شدن افراد فقیر و بی پول . بهترین گوشتها برای یک وعده غذای حیوانات خانگی مرفهین بی درد، و ماهها رنگ گوشت ندیدن خانواده های کم درآمد .عدالت یعنی کارتون خوابهای سراسر جهان که بر اثر گرما و سرما می میرند .و عدالت یعنی : ... . و من با صلابت و محکم گفتم : عدالت یعنی فلسطین و شهادت طلبان فلسطینی و مبارزان فلسطینی . عدالت یعنی به پرواز درآمدن سنگهای فلسطینیان در انتفاضه ، فریاد در روز قدس ، حق مظلوم را از ظالم گرفتن . عدالت یعنی در خون غلتیدن فلسطینیان در گرفتن حقشان و مبارزان حزب الله لبنان . عدالت یعنی آن سرخ پوستانی که برای دفاع از آب و خاک و فرهنگ خود به شهادت رسیدند و هرگز تندیسی از آنها ساخته نشد.عدالت آن جانباز قطع نخاعی است که بر روی سیم خاردار دراز می کشد تا دیگران از روی او رد شوند و بر دشمنان بتازند .عدالت همان مبارزان ویتنامی هستند که سالها با چنگ و دندان با آمریکا مبارزه کردند . عدالت یعنی قبرستان پر از مرده های فقیر و ثروتمند. غذای حلال کارگر ی با دستهای پینه بسته و نمازهای صادقانه محرومین . کم خواهی مستضعفین . دوری از حرص و طمع . عدالت یعنی کمک به مردم مستضعف و یتیمان و خانواده های بی سرپرست و زدودن اشکی از چهره ای و شاد کردن دلی . کمک بی شائبه مردم در بلایای طبیعی که ماهیت فطریشان رانشان می دهند . عدالت یعنی آن رهبری که با مستضعفان جامعه اش همنواست . امام خمینی حامی مستضعفان که در زمان حیات ایشان کسی جرات نمی کرد بگوید که من پولدارم . عدالت یعنی بسیجیان ، سپاهیان ، سربازان و ارتشی هایی که در هر حادثه و بلایایی جان بر کف آماده کمک و مبارزه اند . آن مادر ایثارگری که فرزندش را به رفتن به جبهه جنگ برای اسلام و کشورش تشویق می کند . عدالت یعنی آن شهید جان بر کفی که جان خویش را ایثار می کند . بنی آدم اعضای یکدیگرند که در آفرینش زیک گوهرند. دو نیم بودن گندم که نیمی خود خوری و نیمی مردم . من و تو و اعمال ما .عدالت یعنی آسمان آبی، جنگل سرسبز و دریای آبی بیکران که همگی بخشنده اند . یعنی تمامی آفریده های خدا .عدالت نماز و روزه خمس و زکات حج و جهاد امر به معروف و نهی از منکر تبری و تولا است.عدالت یعنی صحرای کربلا و شهادت هفتادو دو تن و اسارت بقیه . تجمع حجاج در بیت الله الحرام و خانه کعبه و یگانگی مسلمانان و همه انسانها . یعنی مکه و منا و صحرای عرفات . عدالت یعنی ماه رمضان ، شبهای قدر و قرآن به سر کردن . تمامی ادیان الهی و رفتار به دستوراتشان . عدالت یعنی حضرت محمد (ص) و حضرت علی (ع) و ائمه اطهار و بخشیدن انگشتری در نماز ضامن آهو بودن و در کنار شط فرات آب نخوردن و با لب تشنه و مشک پر آب بر دوش به شهادت رسیدن . عدالت یعنی اسلام . در نهایت عدالت یعنی خداوند قادر ومتعال که کوچکترین چیزی از نظر او دور نمی ماند . نتیجه گیری : عدالت زیباست اگر حرص و طمع نباشد .
شنبه 2 دی 1391برچسب:, :: 22:3 :: نويسنده : شمیلا سیامکی
آبی آسمانی : برادر بزرگم را به این رنگ می بینم . چون او قلبش به وسعت آسمان است و هرکسی در این قلب مصفا مأوایی دارد. همه اورا دوست دارند و از نظر همه این رنگ دوست داشتنی است . صورتی: خواهر بزرگم را به این رنگ می بینم چون لطیف است و رویایی . غم دیگران را به دل می گیرد خود می سوزد و کدر می شود ولی دیگران از لطافتش استفاده می کنند . سفید: برادر دومم را به این رنگ می دانم پاک و قابل تغییر پذیری . هرکس می تواند او را به رنگی درآورد ولی شستشو همیشه او را به رنگ اصلی باز می گرداند .
نقره ای: خواهر دومم را به این رنگ می بینم چون همیشه با دیدنش به یاد قدیم و گذشته می افتم و چون وسایل قدیمی با نقره ساخته می شوند این رنگ را برایش پسندیدم .
بی رنگ : ( آیینه وار مثل زلال آب ) . برادر دیگرم را چونان آیینه ای می بینم که منعکس کننده رنگ ماست . هرکس رنگ خود را در آن می بیند . او همه ماست در حالی که هیچ کدام از ما نیست . سبز: خودم را به این رنگ می بینم چون با وجود غم و شکست فراوان همیشه خندانم و در حال سبز شدن و از نو شروع کردن . طلایی : مادرم را به این رنگ می بینم چون با ارزش است برای تک تک ما و می درخشد بر اعضای خانواده ، در حالی که قلبش مملو از درد است . الوان : پدرم به همه رنگها دیده می شود او کلیه خصوصیات تک تک ما را دارد . او قلبش چیزیسیت به وسعت آسمان و لطیف است چون بهار ، سفید است چون برف و نقره ای چون گذشت زمان ، بی رنگ چون آب و سبز چون درخت و طلایی چون مادر . شنبه 2 دی 1391برچسب:, :: 22:3 :: نويسنده : شمیلا سیامکی
آبی آسمانی : برادر بزرگم را به این رنگ می بینم . چون او قلبش به وسعت آسمان است و هرکسی در این قلب مصفا مأوایی دارد. همه اورا دوست دارند و از نظر همه این رنگ دوست داشتنی است . صورتی: خواهر بزرگم را به این رنگ می بینم چون لطیف است و رویایی . غم دیگران را به دل می گیرد خود می سوزد و کدر می شود ولی دیگران از لطافتش استفاده می کنند . سفید: برادر دومم را به این رنگ می دانم پاک و قابل تغییر پذیری . هرکس می تواند او را به رنگی درآورد ولی شستشو همیشه او را به رنگ اصلی باز می گرداند .
نقره ای: خواهر دومم را به این رنگ می بینم چون همیشه با دیدنش به یاد قدیم و گذشته می افتم و چون وسایل قدیمی با نقره ساخته می شوند این رنگ را برایش پسندیدم .
بی رنگ : ( آیینه وار مثل زلال آب ) . برادر دیگرم را چونان آیینه ای می بینم که منعکس کننده رنگ ماست . هرکس رنگ خود را در آن می بیند . او همه ماست در حالی که هیچ کدام از ما نیست . سبز: خودم را به این رنگ می بینم چون با وجود غم و شکست فراوان همیشه خندانم و در حال سبز شدن و از نو شروع کردن . طلایی : مادرم را به این رنگ می بینم چون با ارزش است برای تک تک ما و می درخشد بر اعضای خانواده ، در حالی که قلبش مملو از درد است . الوان : پدرم به همه رنگها دیده می شود او کلیه خصوصیات تک تک ما را دارد . او قلبش چیزیسیت به وسعت آسمان و لطیف است چون بهار ، سفید است چون برف و نقره ای چون گذشت زمان ، بی رنگ چون آب و سبز چون درخت و طلایی چون مادر . درباره وبلاگ موضوعات آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پیوندهای روزانه پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان
|
||||||||||||||||
|