علمی-اجتماعی
جمعه 8 دی 1391برچسب:, :: 12:26 ::  نويسنده : شمیلا سیامکی

 

جمعه 8 دی 1391برچسب:, :: 10:51 ::  نويسنده : شمیلا سیامکی

زردآلو گیاهی است مقاوم با برگهای پهن و نسبتا گردبا راس نوک تیز و حاشیه نسبتا دندانه دار .میوه خشک شده اش را قیسی می گویند.این میوه دارای ویتامین آ-، -سی ، کلسیم و فسفر ،آهن و پتاسیم است . خاستگاه اصلی آن چین بوده و از 3000 سال قبل در آنجا کشت می شده است.امروزه ترکیه ، ایران و ارمنستان از بزرگترین تولید کنندگان آن هستند.

جمعه 8 دی 1391برچسب:, :: 10:37 ::  نويسنده : شمیلا سیامکی

خانم از بچه می پرسه : بلدی بشماری ؟ بچه میگه :بع------له  داییم به من یاد داده . خانمه میگه آفرین به تو و داییت . خوب بگو ببینم بعد از پنج چنده ؟ بچه میگه :شیش. خانم میگه : آفرین . بعد از هفت چیه ؟ بچه میگه:هشت .خانم میگه :بارک الله .بعد از ده چیه ؟  بچه میگه :سرباز

جمعه 8 دی 1391برچسب:, :: 10:33 ::  نويسنده : شمیلا سیامکی

شب امتحان در خوابگاه دختران. ساکت باش حرف نزن . نمی فهمی  من فقط 4 بار دوره کردم هنوز دور پنجمو تموم نکردم.

شب امتحان در خوابگاه پسران. خف... شو  احم... مگه نگفته شاه دست منه . تو فقط رد کن.

جمعه 8 دی 1391برچسب:, :: 10:25 ::  نويسنده : شمیلا سیامکی

انسان همان چیزی است که خود باور دارد.آنتوان چخوف

چون با تو سخن گویند اول بشنو بعد بیندیشو سپس تصمیم بگیر. سقراط حکیم

کبر و غرور انسان را به ورطه سقوط می کشاند. استاد حسین بهزاد

جمعه 8 دی 1391برچسب:, :: 10:18 ::  نويسنده : شمیلا سیامکی

 

 

 

دورانهای زمین شناسی 

عمر زمین را بر دوران‌ها و بخش‌های مختلفی تقسیم می‌کنند که مبنای تقسیم‌بندی این دوران‌ها ظهور یا انقراض و یا سایر اتفاقات مهم دیگری نظیر کوهزایی و ... می‌باشد که هر دورانی با وقوع یکی از حالات ذکر شده شروع و یا خاتمه می‌یابد. برای تقسیم بندی تاریخ زمین از معیارهای مختلفی استفاده می‌کنند.

مثلا می‌توان تاریخ زمین را بطور کلی به دو بخش قبل از پیدایش حیات و بعد از آن تقسیم کرد. که در این تقسیم‌بندی بخش قبل از پیدایش حیات را از زندگی نهان و یا Cryptozoic می‌نامند که در آن حیات بوجود نیامده و یا لااقل نشانه‌ای از وجود حیات در آن وجود ندارد. قسمت بعد از پیدایش حیات را زندگی آشکار یا Phan erozoic می‌نامند که در آن نشانه‌های متعددی از وجود موجودات زنده مختلف در دست می‌باشد.

 

 

 دوران پرکامبرین

پرکامبرین یک دوره زمین شناسی است که از نظر تاریخ زمین قبل از دوره کامبرین قرار دارد. این دوره برهه عظیمی از زمان زمین شناسی را شامل می‌شود که خود از مراحل آغازین زمین یعنی بیش از 4.6 میلیارد سال پیش شروع و تا ابتدای دوره کامبرین یعنی 4 میلیارد سال بعد از آن به پایان می‌رسد. پرکامبرین قسمت اعظم تاریخ زمین شناسی را شامل می‌شود و در واقع در حدود 8/7 تاریخ زمین را به خود اختصاص می‌دهد.

قسمت اعظم تاریخ زمین متعلق به این بخش می‌باشد. این بخش بیشتر شامل سنگهای دگرگونی در ابتدا و سنگ‌های رسوبی نظیر ماسه‌سنگ ، کنلگومرا ، شیست و کوارتزیت که بر روی سنگ‌های دگرگونی قرار گرفته است تشکیل شده است.

-  - دوران اول- دوران اول خود نیز به پنج دوره زیر تقسیم می‌شود.

o        دوره کامبرین (Cambrian) : از کلمه کامبریا ، نام لاتین یکی از شهرهای انگلستان گرفته شده است.

o        دوره اردویسین (ordovisian) : نام آن از قبیله اردوشیا که سابقا در ناحیه گال زندگانی می‌کردند، مشتق شده است.

o        دوره سیلورین (Silurian) : از قبیله‌ای به نام سیلور گرفته شده است.

o        دوره دونین (Devonian) : از کلمه Devon به معنی رسوبات دریایی گرفته شده است.

o        دوره کربونیفر (Carbonifer) : به معنی طبقات حاوی کربن است و از آنجا که اغلب ذغال‌های دنیا در این دوره تشکیل شده ، این نام به آن اطلاق گردیده است.

o        دوره پرمین (Permian) : از کلمه Permia که نام شاهنشانی منطقه بین ارال و ولگا در شوروی بوده ، گرفته شده است.

دوران دوم (Mesozoic)

نام این دوران از دو کلمه یونانی مزوس بمعنی وسط وزیون به معنی جانور مشتق شده است. دوران دوم دارای سه دوره به شرح زیر می‌باشد:

  • دوره تریاس (Triassic) : از کلمه یونانی تریاس به معنی «سه‌تایی» گرفته شده است. زیرا رسوبات این دوره در آلمان از سه قسمت متمایز ، تشکیل شده است.
  • دوره ژوراسیک (Jurossic) : از نام کوههای ژورا واقع در فرانسه گرفته شده است.
  • دوره کرتاسه (Creataceous) : از کلمه Craie به معنی گل سفید گرفته شده است.

دوران سوم (Cenozoic)

نام این دوران از کلمه kainos به معنای جدید گرفته شده است. در طول دوران سنوزوئیک ، پالئوژئوگرافی (جغرافیای دیرین) زمین به حالت فعلی خود نزدیک می‌شود. دوران سنوزوئیک به دو دوره ترشیری (Tertiary) و کواترنری (Guaatemary) تقسیم می‌شود. هرکدام از این دوره‌ها خود به تقسیمات ریزتری به نام دور تقسیم شده‌اند.

·         تقسیمات ترشیری :از دو دوره تشکیل شده است که عبارتند از :

o        دوره پالئوژن (Paleogen) : که از کلمه Palaios به معنی قدیمی گرفته شده است.

o        دوره نئوژن (Neogen) : که به معنی جدید می‌باشد.

 

·         دوره کواترنری :
در این دوره اوضاع بیولوژیکی و جغرافیایی زمین کاملا شبیه به وضع امروزی خود گردیده است. طی این دوران ، پستانداران و پرندگان مخصوصی ظاهر و از بین رفته‌اند که از جمله آنها می‌توان فیل ماموت ، کرگدن پشم‌دار و نظایر آنها را نام برد. از جمله دیگر وقایع مهم این دوره ظهور انسان و تکامل آن است. دوره کواترنری شامل تقسیمات زیر می‌باشد :

o        دوره پلیستوسن (Pleistocene) : قسمت اعظم تاریخ این دوره را تشکیل داده و خود به چهار عصر نخستین یخبندان ، عصر بین یخبندان ، عصر دومین یخبندان و عصر بعد از یخبندان تقسیم می‌شوند.

o        دوره هولوسن (Holocene) : از کلمه Holos به معنی کامل گرفته شده و از آغاز بیش از 25000 سال نمی‌گذرد و عصر فعلی نیز دنباله آن به حساب می‌آید.

دوران چهارم

جمعه 8 دی 1391برچسب:, :: 9:46 ::  نويسنده : شمیلا سیامکی

اوتیسم که یک اختلال فراگیر رشد است ، عبارت است از فقدان پاسخگویی به دیگران و تاخیر شدید در رشد زبان ،

 کودکان مبتلا به اوتیسم ، در معاشرت بین فردی و روابط اجتماعی با دیگران مشکل اساسی داشته و رفتارهای

خود ویرانگرانه و رفتارهای خود تحریکی از خود بروز می‌دهند. از مجموعه وسیع رفتارهایی که در اوتیسم دیده

می‌شود سه خصوصیت کلیدی را می‌توان عنوان کرد: نقص کیفی در تعامل اجتماعی ، نقص شدید در برقراری ارتباط

و الگوهای رفتار محدود ، تکراری و کلیشه‌ای. سن شروع قبل از سه سالگی است تکرار کلمات و جملات دیگران

یک مثال برجسته از مشکلات رایج ارتباطی در کودکان اوتیستیک است.

پنج شنبه 7 دی 1391برچسب:, :: 20:11 ::  نويسنده : شمیلا سیامکی

باطن انسان که اصلاح شود ، رفتارظاهری اواستوارتر شود. امام صادق (ع)

زکات تندرستی ، کوشیدندر طاعت خداوند است. امام (ع)

کسی که قناعت می کند سیر است. امام (علی)

آفت عبادت ، خودنمایی است. امام غلی (ع)

پنج شنبه 7 دی 1391برچسب:, :: 20:9 ::  نويسنده : شمیلا سیامکی

 کرولالی وارد یه مغازه ابزار فروشی میشه و چکش می خواسته . بنابراین انگشت شست و اشاره یک دستش را روی هم میذاره و با دست دیگه اش حالت چکش زدن را نشان می دهد فروشنده میره براش میخ میاره .مرد سرش را به نشانه نه تکون میده . مرد کرو لال دوباره همان کارش و تکرار می کنه . فروشنده میره یه تابلو میاره . باز هم مرد کرو لال سرش و تکون میده یعنی نه . بالاخره فروشنده متوجه میشه و میره واسش یه چکش میاره . مرد کرو لال هم خوشحال میشه و پولش رو میده و میره. چندی بعد یه کوره میاد توی مغازه و قیچی می خواسته  چیکار میکنه؟

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

 

 

 

. کوره لال که نیست  میگه قیچی می خوام.

 

پنج شنبه 7 دی 1391برچسب:, :: 19:53 ::  نويسنده : شمیلا سیامکی

    در زمان قديم پادشاه آرگوس كه نامش اكرسيوس بود دختري زيبا به نام دنائي داشت .دنائي صاحب پسري  به نام پرسیوس شد و

 

قبل از آن كه نوه اكرسيوس يعني پرسیوس به دنيا بيايد زن جادوگري به او گفته بودكه به دست نوه اش كشته خواهد شد و تاج و

 

تختش به دست نوه اش خواهد افتاد ، به همين خاطر وقتي كه پادشاه شنيد كه دخترش دنائي پسري به دنيا آورده است دستور داد

 

كه دختر و فرزندش را در صندوق گذاشته و آنها را در دريا بيندازند كه طعمه ماهيان شوند .   

 

پس از چند روزي آب دريا صندوق حامل مادر و پسر را به نزديكيها ي جزيره سريفوس راند و از قضا مرد ماهگيري صندوق

 

رااز آب گرفت و پرسیوس و دنائي را نجات داد. اين مرد ماهيگير برادر پوليدكس حكمران جزيره بود كه وقتي حاكم جزيره سالها

 

بعد دنا ئي را ديد تصميم گرفت با او ازدواج كند ، اما دنا ئي زيبا كه مادر  پرسیوس جوان بود نپذيرفت و حكمران جزيره در

 

مقابل اين سر سختي دنائي ناچار دستور داد كه پرسیوس را به سفر  خطرناكي بفرستد . پوليدكس دستور داد كه پرسیوس به

 

مسافرتي برود و مدوس را كه يكي از غو لاني بود كه نيمي زن و نيمي اژدهاست بكشد و سر او را برايش بياورد .

 

     مدوس در عهد خود روزگاري دختر زيبايي بود و به علت آن كه به منيروا الهه زيبايي اهانت كرده بود منيروا او را نفرين

 

كردو او را تبديل به غولي نمود كه نيمش زن و نيم ديگرش اژدها شده بود موهاي سر اين اژدها يا مدوس تبديل به مارهايي

 

زهرناك شدند كه از اطراف سرش آويخته بود و هركس به صورت مدوس نگاه مي كرد ناگهان تبديل به سنگ مي شد .

 

    وقتي پرسیوس عازم اين ماموريت شد چون جوان خوش قلبي بود خدايان به او عنايت داشتند در اين ماموريت خطرناك

 

پلوتون يكي از خدايان كلاه خودي را به او داد  كه در هنگام خطر غيب مي شد . مركوري خداي پيك و فرستادگان به او كفش

 

بالدار هديه داد و آتنا خداي خرد و انديشه به او سپري داد كه صيقل شده بود و مانند آيينه مي درخشيد و او را در مقابل دشمنان

 

حفظ مي كرد .

     

وقتي كه پرسیوس براي كشتن مدوس رفت مي دانست كه جاي او را فقط سه پير زني مي دانند كه هر سه نفر آنها فقط با

 

يك چشم به نوبت زندگي مي كنند . پرسیوس به سراغ اين زنان رفت و با زرنگي و حيله خود چشم منحصر به فرد آنها را در

 

هنگامي كه مي خواستند معاوضه كنند از آنها ربود و از آنها خواست كه جايگاه مدوس را به او نشان دهند ، در غير اين

 

صورت چشم را به آنها باز نخواهد گردانيد . پرسیوس به اين ترتيب آدرس مدوس را از آنها گرفت و به محل او شتافت و

 

از پير زنان دستور گرفت كه صورت مدوس را بايد در صيقل آيينه وار سپر خود ببيند در غير اين صورت تبديل به سنگ

 

خواهد شد .

 

      پرسیوس با ياري و كمك خدايان مدوس را كشت و هنگامي كه از فضاي بالاي زمين آفريقا با سرعت مي گذشت ،

 

قطره هاي خون گردن مدوس به زمين مي چكيد و تبديل به مارهاي زهرناكي شد كه امروزه اين مارها در صحراي آفريقا

 

زندگي مي كنند .

 

      پرسیوس در هنگام بازگشت به اطلس خدايي كه آسمان را بر دوش نگه داشته بود ، رسيد و اطلس از او خواست كه او را

 

سنگ كند ، اطلس با ديدن صورت مدوس تبديل به سنگ شد و به كوههاي عظيم و پر برف آفريقا تبديل شد .

     

      پرسیوس در نزديكيهاي ساحل درياي آفريقا به دختري رسيد كه دست و پاي او را به زنجير بسته بودند . اين دختر كه

 

نامش آندرو مديا بود دختر سقوس خداي خدايان ( زئوس ) و نامادريش كاسيوپيا بود كه كاسيو پيا به زيبايي آندرومديا حسادت

 

كرد و مي خواست او را قرباني اژدهاي دريا كند . در همان زمان كه پرسیوس به نزديك دختر رسيد جانور هيولاي دريا از

 

ميان امواج سهمگين  بيرون آمد و هنگامي كه مي خواست آندرو مديا را ببلعد ، پرسیوس سر بريده مدوس را به او نشان داد

 

و هيولا تبديل به سنگ شد . پرسیوس آندرومديا را نجات داد و به نزد پدرش برد . زئوس كشور را به پرسیوس بخشيد .

 

پرسیوس با آندرومديا ازدواج كرد و به نزد پوليدوكس بازگشتند ، اما پوليدوكس سخنان پرسیوس را باور نكرد و از او

 

خواست تا سر مدوس را به او نشان دهد . پرسیوس به اصرار او سر بريده مدوس را به او نشان داد و پوليدوكس و

 

همراهانش تبديل به سنگ شدند .

   

  زماني كه پرسیوس به ارگوس بازگشت ، ديد كه پدر بزرگش اسير دشمنان است و بازحمت زياد او را از زندان نجات

 

داد و روزي كه با او به ورزش پرتاب نيزه مشغول بود ،‌ناگهان نيزه اش به پدر بزرگش خورد و او را كشت . پس از كشتن

 

پدر بزرگش پرسیوس از زئوس خداي خدايان خواست كه او را در اثر اين اشتباه به آسمان ببرد و خود و همسرش را به

 

جاودانگي پيوند دهد .

    

        اكنون اين قهرمانان افسانه اي شبها در آسمان هستند  كه به دور ستاره قطبي مي چرخند . شبها صورت فلكي سقوس و

 

كاسيوپيا يا ذات الكرسي ، اژدها يا تنين ،‌آندرومديا يا زن به زنجير بسته شده را مي بينيم كه اندكي پايين تر از اين صورتهاي

 

فلكي پرسیوس در حالي كه سر غول مدوس را در دست دارد به صورت افسانه خدايان درآمده است ، ستاره راس الغول همان

 

ستاره سر مدوس است كه شبها در آسمان به زيبايي و قشنگي خاصي مي درخشد ،مي گويند راه شيري آثار گردو غبار پاي

 

 اسب پرسیوس است .

 

    درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید.
    آخرین مطالب
    آرشيو وبلاگ
    پیوندهای روزانه
    پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان علمی-اجتماعی و آدرس shamila.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





    نويسندگان



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 104
بازدید دیروز : 10
بازدید هفته : 156
بازدید ماه : 1777
بازدید کل : 3548485
تعداد مطالب : 14893
تعداد نظرات : 281
تعداد آنلاین : 1

<>