علمی-اجتماعی
|
||||||||||||||||
سه شنبه 19 دی 1391برچسب:, :: 21:20 :: نويسنده : شمیلا سیامکی
در مراسم انتخاب بهترین بازیکن جهان در سال 2012 با دعوت رسمی فیفا علی دایی اسطوره فوتبال ایران نیز شرکت داشت . متاسفانه بعضی از خبرگزاریها تیترشان این بود : علی دایی در میان بزرگان فوتبال جهان. در صورتی که انگار یادشان رفته که علی دایی خودش جزء بزرگان فوتبال جهان است. حالا چون ایرانی است به چشم نمی آید.چرا به بزرگان زحمتکش و افتخار آفرین کشورمان احترام نمی گذاریم و خارجیها را بزرگ می بینیم و خودیها را کوچک؟ سه شنبه 19 دی 1391برچسب:, :: 15:10 :: نويسنده : شمیلا سیامکی
برف مي بارد برف مي بارد به روي خار و خاراسنگ کوهها خاموش دره ها دلتنگ راه ها چشم انتظار کارواني با صداي زنگ بر نمي شد گر ز بام کلبه هاي دودي يا که سوسوي چراغي گر پيامي مان نمي آورد رد پا ها گر نمي افتاد روي جاده هاي لغزان ما چه مي کرديم در کولاک دل آشفته دمسرد ؟ آنک آنک کلبه اي روشن روي تپه روبروي من در گشودندم مهرباني ها نمودندم زود دانستم که دور از داستان خشم برف و سوز در کنار شعله آتش قصه مي گويد براي بچه هاي خود عمو نوروز گفته بودم زندگي زيباست گفته و ناگفته اي بس نکته ها کاينجاست آسمان باز آفتاب زر باغهاي گل دشت هاي بي در و پيکر سر برون آوردن گل از درون برف تاب نرم رقص ماهي در بلور آب بوي خاک عطر باران خورده در کهسار خواب گندمزارها در چشمه مهتاب آمدن رفتن دويدن عشق ورزيدن غم انسان نشستن پا به پاي شادماني هاي مردم پاي کوبيدن کار کردن کار کردن آرميدن چشم انداز بيابانهاي خشک و تشنه را ديدن جرعه هايي از سبوي تازه آب پاک نوشيدن گوسفندان را سحرگاهان به سوي کوه راندن همنفس با بلبلان کوهي آواره خواندن در تله افتاده آهوبچگان را شير دادن نيمروز خستگي را در پناه دره ماندن گاه گاهي زير سقف اين سفالين بامهاي مه گرفته قصه هاي در هم غم را ز نم نم هاي باران شنيدن بي تکان گهواره رنگين کمان را در کنار بان ددين يا شب برفي پيش آتش ها نشستن دل به روياهاي دامنگير و گرم شعله بستن آري آري زندگي زيباست زندگي آتشگهي ديرنده پا برجاست گر بيفروزيش رقص شعله اش در هر کران پيداست ورنه خاموش است و خاموشي گناه ماست پير مرد آرام و با لبخند کنده اي در کوره افسرده جان افکند چشم هايش در سياهي هاي کومه جست و جو مي کرد زير لب آهسته با خود گفتگو مي کرد زندگي را شعله بايد برفروزنده شعله ها را هيمه سوزنده جنگلي هستي تو اي انسان جنگل اي روييده آزاده بي دريغ افکنده روي کوهها دامن آشيان ها بر سر انگشتان تو جاويد چشمهها در سايبان هاي تو جوشنده آفتاب و باد و باران بر سرت افشان جان تو خدمتگر آتش سر بلند و سبز باش اي جنگل انسان زندگاني شعله مي خواهد صدا سر داد عمو نوروز شعله ها را هيمه بايد روشني افروز کودکانم داستان ما ز آرش بود او به جان خدمتگزار باغ آتش بود روزگاري بود روزگار تلخ و تاري بود بخت ما چون روي بدخواهان ما تيره دشمنان بر جان ما چيره شهر سيلي خورده هذيان داشت بر زبان بس داستانهاي پريشان داشت زندگي سرد و سيه چون سنگ روز بدنامي روزگار ننگ غيرت اندر بندهاي بندگي پيچان عشق در بيماري دلمردگي بيجان فصل ها فصل زمستان شد صحنه گلگشت ها گم شد نشستن در شبستان شد در شبستان هاي خاموشي مي تراويد از گل انديشه ها عطر فراموشي ترس بود و بالهاي مرگ کس نمي جنبيد چون بر شاخه برگ از برگ سنگر آزادگان خاموش خيمه گاه دشمنان پر جوش مرزهاي ملک همچو سر حدات دامنگستر انديشه بي سامان برجهاي شهر همچو باروهاي دل بشکسته و ويران دشمنان بگذشته از سر حد و از بارو هيچ سينه کينهاي در بر نمي اندوخت هيچ دل مهري نمي ورزيد هيچ کس دستي به سوي کس نمي آورد هيچ کس در روي ديگر کس نمي خنديد باغهاي آرزو بي برگ آسمان اشک ها پر بار گر مرو آزادگان دربند روسپي نامردان در کار انجمن ها کرد دشمن رايزن ها گرد هم آورد دشمن تا به تدبيري که در ناپاک دل دارند هم به دست ما شکست ما بر انديشند نازک انديشانشان بي شرم که مباداشان دگر روزبهي در چشم يافتند آخر فسوني را که مي جستند چشم ها با وحشتي در چشمخانه هر طرف را جست و جو مي کرد وين خبر را هر دهاني زير گوشي بازگو مي کرد آخرين فرمان آخرين تحقير مرز را پرواز تيري مي دهد سامان گر به نزديکي فرود آيد خانه هامان تنگ آرزومان کور ور بپرد دور تا کجا ؟ تا چند ؟ آه کو بازوي پولادين و کو سر پنجه ايمان ؟ هر دهاني اين خبر را بازگو مي کرد چشم ها بي گفت و گويي هر طرف را جست و جو مي کرد پير مرد اندوهگين دستي به ديگر دست مي ساييد از ميان دره هاي دور گرگي خسته مي ناليد برف روي برف مي باريد باد بالش را به پشت شيشه مي ماليد صبح مي آمد پير مرد آرام کرد آغاز پيش روي لشکر دشمن سپاه دوست دشت نه دريايي از سرباز باغهاي آرزو بي برگ آسمان اشک ها پر بار گر مرو آزادگان دربند روسپي نامردان در کار انجمن ها کرد دشمن رايزن ها گرد هم آورد دشمن تا به تدبيري که در ناپاک دل دارند هم به دست ما شکست ما بر انديشند نازک انديشانشان بي شرم که مباداشان دگر روزبهي در چشم يافتند آخر فسوني را که مي جستند چشم ها با وحشتي در چشمخانه هر طرف را جست و جو مي کرد وين خبر را هر دهاني زير گوشي بازگو مي کرد آخرين فرمان آخرين تحقير مرز را پرواز تيري مي دهد سامان گر به نزديکي فرود آيد خانه هامان تنگ آرزومان کور ور بپرد دور تا کجا ؟ تا چند ؟ آه کو بازوي پولادين و کو سر پنجه ايمان ؟ هر دهاني اين خبر را بازگو مي کرد چشم ها بي گفت و گويي هر طرف را جست و جو مي کرد پير مرد اندوهگين دستي به ديگر دست مي ساييد از ميان دره هاي دور گرگي خسته مي ناليد برف روي برف مي باريد باد بالش را به پشت شيشه مي ماليد صبح مي آمد پير مرد آرام کرد آغاز پيش روي لشکر دشمن سپاه دوست دشت نه دريايي از سربا آسمان الماس اخترهاي خود را داده بود از دست بي نفس مي شد سياهي دردهان صبح باد پر مي ريخت روي دشت باز دامن البرز لشکر ايرانيان در اضطرابي سخت درد آور دو دو و سه سه به پچ پچ گرد يکديگر کودکان بر بام دختران بنشسته بر روزن مادران غمگين کنار در کم کمک در اوج آمد پچ پچ خفته خلق چون بحري بر آشفته به جوش آمد خروشان شد به موج افتاد برش بگرفت وم ردي چون صدف از سينه بيرون داد منم آرش چنين آغاز کرد آن مرد با دشمن منم آرش سپاهي مردي آزاده به تنها تير ترکش آزمون تلختان را سه شنبه 19 دی 1391برچسب:, :: 11:44 :: نويسنده : شمیلا سیامکی
انسانها میتوانند با آموزش صحیح شاد زیستن به مغزشان، همواره خلق و خوی خود را بهبود ببخشند و در عین حال، طول عمر خود را نیز افزایش دهند....
سه شنبه 19 دی 1391برچسب:, :: 11:38 :: نويسنده : شمیلا سیامکی
جرات مندی: نوعی شرطی سازی تقابلی که در آن پاسخهای گرایش یا ابراز وجود به منظور از بین بردن حالت فعل پذیری یا اضطراب در برخی موقعیتها ، تقویت می شود . این واژه عملا برای بیان و ابراز همه نوع احساسات به جز اضطراب به کار می رود چنین ابرازی به منع اضطراب می انجامد . مثلا اضطراب ناشی از عدم توانائی فرد در ارائه عقایدش به دوستانش و یا دیگران با این تکنیک به خوبی از بین می رود . پرخاشگری رفتاری است که هدف آن آسیب رساندن به دیگران ( جسمانی یا زبانی ) یا اشیا و نابود کردن دارایی افراد از روی قصد و عمد و آگاهانه است . پرخاشگری یک واکنش معمول در برابر ناکامی است . انواع پرخاشگری شامل : پرخاشگری جابه جا شونده - خصمانه و وسیله ای است . در پرخاشگری جابه جا شونده پرخاشگری معطوف چیزی غیر از منبع ناکامی می شود . هدف پرخاشگری خصمانه آسیب رساندن است که با کسب لذت همراه است . هدف پرخاشگری وسیله ای دستیابی به پاداش است . رفتار پرخاشگرانه در انسانها به شکل اعمال خشن نسبت به دیگران است که ممکن است موجب اجتناب دیگران یا مقابله به مثل آنها شود . اختلالاتی مانند عقب ماندگی ذهنی ، بیش فعالی ، اختلال در سلوک ، دلیریوم ، دمانس ، اسکیزوفرنی ، اختلالات خلقی و اختلالات شخصیتی با پرخاشگری در ارتباطند . تفاوتهای پرخاشگری و جرات مندی در پرخاشگری هدف فرد آسیب رساندن عمدی و آگاهانه است برای نفع و لذت شخصی و فقط به امور منفی و احساسات منفی مربوط است . اما در جراتمندی هدف ابراز مسائل بر اساس نفع همگانی است و فرد باید بداند که حقوقی دارد که باید آزادانه احساسات خود را تا جایی که به حقوق دیگران لطمه نزندبیان کند . بیان قاطعانه مطالب و عقاید خویش و یا انجام اعمال دلخواه خود تا محیط را بهتر و مثبت تر در کنترل و نفوذ خود بگیرد.تا مانع اضطرابهای بی دلیل خود شود.در جرات آموزی حالت قاطعانه و تمایل به اظهار وجود نه تنها ابراز خشم و تحریکات دیگر را در بر می گیرد بلکه همه نوع احساسات و از آن جمله احساسات گرم و شدیدا محبت آمیز را شامل می شود . جرات مندی الف - افرادی که تربیت اولیه آنها بر وظایف و الزامات اجتماعی بیش از اندازه تاکید داشته است و فرد آموخته است که حقوق دیگران از حقوق خود او بسی مهم تر است . باید واقعیت به فرد آموخته شود که او حق دارد که آزاد باشد و مسایلش را آزادانه بیان کند . ب- آموزش مستقیم ساده می تواند مهم باشد . ج- در بعضی از مواقع باید آهسته آهسته فرد را به فعالیت وادار کرد . د- در برخی موارد ارائه و تشریح موارد موفقیت آمیز برای مراجع او را تشویق و وادار به عمل می کند. نباید فرد را وادار به عملی کرد که برایش پیامد تنبیه کننده در پی داشته باشد . رابطه عزت نفس و ، خود پنداره با جرات مندی ادراک کافی از واقعیت ها ، پذیرش خویشتن ، داشتن علاقه اجتماعی ، نشان دادن کفایت و کارایی در امور ، مورد تائید دیگران واقع شدن ، شکوفا ساختن توانایی های بالقوه ، انتخابگر ،شناخت توانائی ها و درک ناتوانائی ها و پذیرش و قبول ناتوانائی های خود ، رقابت سالم ،شناخت حق خود و حقوق دیگران ، شناخت توانائی ها و نا توانائی های دیگران ، آزاد بودن ، احترام به خود و حقوق خود و داشتن اختیار که همه بیان مسائل و مشکلاتش بدون اضطراب را سبب خواهد شد . پرخاشگری و جرات مندی هر کدام به تفاوتهای فردی و شخصیت افراد بر می گردد. که این شامل همکاران فرهنگی و دانش آموزان می تواند باشد . از هر کدام از گروهها هر کدام می توانند در خودشان افرادی با پرخاشگری کم و زیاد دید و همین طور با جرات مندی متفاوت . البته به شرایط و موقعیتها نیز بستگی دارد که فردی پرخاشگری از خود نشان دهد یا بر عکس جرات مندی . همیشه پرخاشگری بد نیست جایی که برا ی حضانت از جان و کیان باشد می تواند مفید باشد . و بر عکس شاید جرات مندی در بعضی موارد زیان بار باشد . بنابراین همیشه همه امور می تواند نسبی باشد . هیچ چیزی به طور مطلق در همه جا نمی تواند همیشه مفید باشد یا مضر با شد . بنابراین عده ای از همکاران قادرند بدون اضطراب مطالب رابیان نمایند و همین طور تعدادی از دانش آموزان . روشهای ایجاد تمیز بین پرخاشگری و جرات مندی شناخت خود و حقوق دیگران خود و دیگران ، احترام گذاشتن به خود و دیگران . ادراک کافی از واقعیت ها ، پذیرش خویشتن ، داشتن علاقه اجتماعی ، نشان دادن کفایت و کارایی در امور ، مورد تائید دیگران واقع شدن ، شکوفا ساختن توانایی های بالقوه ، انتخابگر ،شناخت توانائی ها و درک ناتوانائی ها و پذیرش و قبول ناتوانائی های خود ، رقابت سالم ،شناخت حق خود و حقوق دیگران ، شناخت توانائی ها و نا توانائی های دیگران ، آزاد بودن ، احترام به خود و حقوق خود و داشتن اختیار که همه بیان مسائل ومشکلاتش می تواند مفید باشد . در پرخاشگری مهم خود فرد است و کسب لذت فردی یا گروهی اگر وابسته به گروه ضد اجتماعی باشد که در این جا فرد پرخاشگر حتی می تواند بر اساس وفاداری به گروه خود از نفع شخصی خویش به نفع گروه نیز بگذرد . در جرات مندی هدف آسایش همگانی است و رسیدن به امنیت و رفاه اجتماعی در سطح جامعه کوچک یا حتی جهانی . فرد می آموزد که آزادانه مطالب و موضوعات مربوط به خود را به دیگران بیان کند بدون این که دچار اضطراب گردد . فرد می آموزد که او فردی زنده و آزاد و مختار است که در زندگی حقوقی دارد . پیشنهاداتی پیرامون یادگیری جراتمندی . این تکنیکی است که برای رفع اضطرابهای حادث از روابط اجتماعی متقابل به کار برده می شود . 1- فرد بتواند خودش و توانائی هایش را بشناسد. بتواند توانائی هایش را شکوفا کند و ناتوانائی هایش را هم تا حد امکان توانا سازد . ( مشروط بر این که این ناتوانائی ها فطری و جسمانی نباشند . مثلا فلج بخواهد دونده یا بسکتبالیست شود .) 2- از واقعیات درک درستی داشته باشد . 3- پذیرفتن مسئولیت در قبال اموری که به او محول می شود . 4- بیان آزادانه مسائل و مطالب خود به دیگران 5- ایجاد علاقه اجتماعی از طریق انواع بازی با همسالان و سفرهای تفریحی . 6- بداند که انسانی است آزاد آفریده شده و دارای حقوقی است که باید از حقوقش دفاع کند تا بتواند راحت زندگی کند و از زندگیش لذت ببرد . 7- با توجه به این که سیستم آموزشی ما کشتن استعدادها و ابتکارات است و تقویت و تولید افراد بله قربان گو و به اصطلاح گوسفند صفت که همیشه بع بع کنند هیچ گاه نع نع نکنند ،بنابراین از بین بردن این سیستم غلط و جایگزینی سیستمهایی که به لفراد بیاموزند که همیشه حق را بگویند اگرچه به ضرر خودشان باشد می تواند مفید باشد .
سه شنبه 19 دی 1391برچسب:, :: 11:25 :: نويسنده : شمیلا سیامکی
سه شنبه 19 دی 1391برچسب:, :: 1:42 :: نويسنده : شمیلا سیامکی
به گزارش اول نیوز،مراسم انتخاب برترین های فوتبال جهان در سال ۲۰۱۲ از ساعت ۲۱:۳۰ امشب
(دوشنبه) در مقر فیفا در شهر زوریخ سوئیس برگزار شد. در این مراسم که بسیاری از چهره های
مطرح فوتبال جهان حضور داشتند، لیونل مسی نابغه ۲۵ ساله آرزانتینی موفق شد برای چهارمین
بار پیاپی عنوان بهترین بازیکن سال جهان را از آن خود کند. او که برای رسیدن به این جایزه رقیبان
نامدار خود یعنی کریستیانو رونالدو و آندرس اینیستا را کنار زد، با کسب چهارمین توپ طلا خود در
تاریخ فوتبال جاودانه شد.
فهرست دارندگان توپ طلا و برترین بازیکنان فیفا! اولین بار توپ طلا در سال ۱۹۵۶ توسط مجله فرانسوی «فرانس فوتبال» اهدا شد و «استنلی متئوس» این جایزه را به خود اختصاص داد.بازیکنان بزرگی که این جایزه را به خود
اختصاص دادند، آلفردو دی استفانو، ریموند کوپا، اوسبیو، یوهان کرویف، فرانس بکن باوئر و
میشل پلاتینی بودند.
نگاهي به برندگان توپ طلاي اروپا ( و فيفا ) از سال ۱۹۵۶ تا ۲۰۱۲ مي افكنيم. ۱۹۵۶:استنلی ماتیوس_انگلیس_بلاک پول ۱۹۵۷:دی اســــتفا نو-اسپانیا-آرژانتین-رئال مادرید ۱۹۵۸:ریــموند کــو پــا-فــــــر انــســـه رئال مادرید ۱۹۵۹:آلفردو دی استفانو-اسپانیا-آرژانتین-رئال مادرید ۱۹۶۰-لــوییــس ســوارز-اســــپــا نــیــا-بارسلونــــا ۱۹۶۱:عمر سیوری-آرژانتین-یوونتوس ۱۹۶۲جوزف ماسویوست-چک اسلواکی-دوکلاپراک ۱۹۶۳:لئو یاشین-شوروی-دینامو مسکو ۱۹۶۴:دنیس لاو-اسکاتلند-منچستریونایتد ۱۹۶۵:اوزه بیو-پرتغال-بنفیکا ، لیسبون ۱۹۶۶:بابی چارلتون-انگلیس-منچستریو نایتد ۱۹۶۷:فلورین آلبرت-مجارستان-فرنس واروش ۱۹۶۸:جورج بست-ایرلند-منچستریونایتد ۱۹۶۹:جیانی ریورا-ایتالیا-آ ث میلان ۱۹۷۰:گرد مولر-آلمان-بایرن مونیخ ۱۹۷۱:یوهان کرایف-هلند-آژاکس آمستردام ۱۹۷۲:فرانس بکن بوئر-آلمان-بایرن مونیخ ۱۹۷۳:یوهان کرایف-هلند-آژاکس،بارسلونا ۱۹۷۴:یوهان کرایف-هلند-آژاکس،بارسلونا ۱۹۷۵:اولگ بلوخین-شوروی-دیناموکیف ۱۹۷۶:فرانس بکن بو ئر-آلمان-بایرن مونیخ ۱۹۷۷:آلن سیمونسن-سویس-مونشن گلاد باخ ۱۹۷۸:کوین کیگان-انگلیس-هامبورگ ۱۹۷۹:کوین کیگان-انگلیس-هامبورگ ۱۹۸۰:کارل هاینس رومنیگه-آلمان-بایرن مونیخ ۱۹۸۱:کارل هاینس رومنیگه-آلمان-بایرن مونیخ ۱۹۸۲:پائولوروسی-ایتالیا-یوونتوس ۱۹۸۳:میشل پلاتینی-فرانسه-یوونتوس ۱۹۸۴:میشل پلاتینی-فرانسه-یوونتوس ۱۹۸۵:میشل پلاتینی-فرانسه-یوونتوس ۱۹۸۶:ایگوربلانوف-شوروی-دیناموکیف ۱۹۸۷:رودگولیت-هلند-آیندهوون،آث میلان ۱۹۸۸:مارکو فان باستن-هلند-آث میلان ۱۹۸۹:مارکو فان باستن-هلند-آث میلان ۱۹۹۰:لوتهار ماتیوس-آلمان-اینترمیلان ۱۹۹۱:ژان پیر پاپن-فرانسه-مارسی ۱۹۹۲:مارکو فان باستن-هلند-آث میلان ۱۹۹۳:روبرتو باجو-ایتالیا-یوونتوس ۱۹۹۴:هریستو استویچکوف-بلغارستان-بارسلونا ۱۹۹۵:ژورژ وه آ-لیبریا-پاری سن ژرمن-آث میلان ۱۹۹۶:ماتیوس سامر-آلمان-دورتموند ۱۹۹۷:رونالدو-برزیل-اینتر میلان ۱۹۹۸:زین الدین زیدان-فرانسه-یوونتوس ۱۹۹۹:ریوالدو-برزیل-بارسلونا ۲۰۰۰:لوییس فیگو-پرتغال-رئال مادرید،بارسلونا ۲۰۰۱:مایکل اوون-انگلیس-لیورپول ۲۰۰۲:رونالدو-برزیل-اینتر میلان،رئال مادرید ۲۰۰۳:پاول ندود-چک-یوونوس ۲۰۰۴:آندره شوچنکو-اوکراین-آث میلان ۲۰۰۵:رونالدینیو-برزیل-بارسلونا ۲۰۰۶:فابیو کانا وارو-ایتالیا-یوونتوس،رئال مادرید ۲۰۰۷:کا کا-برزیل-آث میلان ۲۰۰۸:کریستیانو رونالدو-پرتغال-منچستریونایتد ۲۰۰۹:لیونل مسی-آرژانتین-بارسلونا ۲۰۱۰:ليونل مسي-آرژانتين-بارسلونا ۲۰۱۱:ليونل مسي-آرژانتين-بارسلونا ۲۰۱۲:ليونل مسي-آرژانتين-بارسلونا این رده بندنی به ترتیب سال انتخاب بازیکن،بازیکن،کشور بازیکن و باشگاه بازیکن میباشد. در سال ۱۹۹۱ فیفا تصمیم به برگزیدن بازیکنی به عنوان«برترین بازیکن سال فیفا» گرفت و همین باعث شد تا هر سال دو جایزه جداگانه به برترین بازیکن سال اهدا شود.
به عنوان مثال در سال ۱۹۹۶، فرانس فوتبال جایزه توپ طلای سال را به ماتیاس سامر آلمانی داد ولی فیفا چندان تحت تاثیر عملکرد ستاره آلمانی و قهرمان رقابتهای یورو۱۹۹۶ قرار نگرفت
و به جای او، عنوان «برترین بازیکن سال فیفا» را به رونالدو داد.
البته در اکثر مواقع دارنده توپ طلا ، به عنوان برترین بازیکن سال فیفا نیز انتخاب می شد و بازیکنانی مثل لیونل مسی، رونالدو،زیدان و ژرژ وآ هر دو عنوان را در یک سال کسب کردند.
از همین رو سران فیفا و مجله فرانس فوتبال تصمیم گرفتند تا جایزه شان را به صورت مشترک اهدا کنند و باید منتظر ماند و دید امسال چه بازیکنی این جایزه را مال خود خواهد کرد
سه شنبه 19 دی 1391برچسب:, :: 1:27 :: نويسنده : شمیلا سیامکی
سه شنبه 19 دی 1391برچسب:, :: 1:19 :: نويسنده : شمیلا سیامکی
طبیبی را دیدند که هرگاه به گورستان رسیدی ردا بر سر کشیدی . از سبب آن سوال کردند . گفت: از مردگان این گورستان شرم می دارم ، زیرا بر هر که می گذرم ، شربت من خورده است و در هر که نگرم ، از شربت من مرده است . سه شنبه 19 دی 1391برچسب:, :: 1:16 :: نويسنده : شمیلا سیامکی
پیل اندر خانه ی تاریک بود عرضه را آورده بودنش هنود از برای دیدنش مردم بسی اندر آن ظلمت همی شد هر کسی دیدنش با چشم چون ممکن نبود اندرآن تاریکی اش کف می بسود آن یکی را کف به خرطوم اوفتاد گفت همچون ناودان است این نهاد آن یکی را دست بر گوشش رسید آن بر او چون بادبیزن شد پدید آن یکی را کف چو بر پایش بسود گفت شکل پیل دیدم چون عمود آن یکی بر پشت او بنهاد دست گفت خوداین پیل چون تختی بداست هم چنین هر یک به جزوی که رسید فهم آن می کرد هرجا می شنید از نظر گه گفتشان شد مختلف آن یکی دالش لقب داد این الف در کف هرکس اگر شمعی بدی اختلاف از گفتشان بیرون شدی چشم حس همچون کف دست است و بس نیست کف را بر همه ی او دسترس سه شنبه 19 دی 1391برچسب:, :: 1:13 :: نويسنده : شمیلا سیامکی
ردميشه كه پل زدن؟! ) خوردن بچه هاي ديگرو ببيني! مي گه برديش؟ غضنفر مي گه : آره ، تازه امشب هم مي خوام ببرمش سينما ! هستيد ! غضنفر ميگه: مگه خودت نميخواي بياي ! درباره وبلاگ موضوعات آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پیوندهای روزانه پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان
|
||||||||||||||||
|