علمی-اجتماعی
شنبه 5 اسفند 1391برچسب:, :: 1:22 ::  نويسنده : شمیلا سیامکی

 

والپیپر های دیدنی از رویش مجدد طبیعت در بهار

 

شنبه 5 اسفند 1391برچسب:, :: 1:15 ::  نويسنده : شمیلا سیامکی

 

قانون کارما : آنچه آدمی بکارد همان را درو خواهد کرد .

شنبه 5 اسفند 1391برچسب:, :: 1:12 ::  نويسنده : شمیلا سیامکی

حمایت‌های غیبی خداوند در زندگی پیامبر اکرم (ص) تنها مربوط به زمینه‌های هدایت بشر می‌شد که بعضی از این زمینه‌ها در زمان کودکی، و برخی دیگر در زمان رسالت ایشان به گونه‌های مختلف انجام می‌شد.مانند: شرح صدر ،مژدة پیروزی،اطمینان دادن به پیامبر از درستی راه.مطالعه و بررسی تاریخ زندگی پیامبراکرم(ص) به روشنی دلالت می‌کند که حضرت همواره از امدادهای غیبی و حمایت‌ها و عنایت‌های ویژه الهی بهره‌مند بود. این حمایت‌ها که در مراحل مختلف زندگانی ایشان رخ داد، ابعاد گسترده‌ای داشته که در این نوشتار با استناد به آیات قرآنی و نیز نیم‌نگاهی به حدیث و تاریخ، به مواردی از آن پرداخته شده است.

مطالعه آیات قرآن و نیز احادیث و تاریخ اسلام حاکی از آن است که پیامبر اکرم(ص) نه تنها همواره از امدادهای غیبی و حمایت‏ها و عنایت‏های ویژه الهی بهره‏مند بود، بلکه زیر نظر مستقیم خداوند تربیت شد و با کمک‏های بی‏واسطه او، بار مسئولیتی دشوار را با موفقیت به منزل رساند. البته همه مؤمنان و به خصوص پیامبران و اولیای الهی از عنایت‏های خاص خداوند برخوردار بودند و خدا وعده یاری به آنان داده است:

 

«وَ الَّذینَ جاهَدُوا فینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا؛ و آنان که در [راه یاری دین] ما بکوشند هر آینه ایشان را به راه‌های خویش رهبری کنیم.(عنکبوت:69)»، ولی عنایت‏های ویژه خداوند به آخرین سفیر خود، بسیار فراتر و گسترده‏تر و از نوع خاص الخاص آن است. آن حضرت مستقیماً در آغوش مهر و مراقبت خداوند زندگی می‏کرد. بدان‌سان که فرمود: «وَ اصْبِرْ لِحُکْمِ رَبِّکَ فَاِنَّکَ بِأَعْیُنِنا؛‌برای فرمان پروردگارت شکیبایی کن که تو زیر نظر مایی». (طور: 48).

 

آن حضرت در دوران کودکی و نوجوانی، در حالی که یتیم بود، در پناه الهی قرار گرفت و بهره‌مندی از شرح صدر و گشادی سینه که این نیز موهبتی الهی بود، آمادگی درک حقایق را پیدا کرد. تسلای خاطر و دلداری پیامبر در برابر توطئه‌های دشمنان در دوره رسالت و نیز مصونیت ایشان از کید و حیله کفار و همچنین وعده پیروزی بر آنها از مواردی است که این حقیقت را روشن می‌کند که آن حضرت در لحظه‌لحظه زندگی خویش بهره‌مند از عنایت‌های ویژه الهی بوده که در ادامه، ذیل چند عنوان آنها را یاد آور می‌شویم.

 

1. برخورداری از حمایت‌های ‏ویژه ‏الهی در دوران کودکی و جوانی

 

نخستین چیزی که در دوران کودکی پیامبر(ص) جلب توجه می‏کند و قرآن نیز بر آن تأکید دارد، یتیم بودن آن‏ حضرت است. هنگامی که مادرش آمنه بنت وهب به او حامله بود، پدرش عبداللّه‏ بن عبدالمطلب از دنیا رفت و مادرش نیز در سن پنج یا شش سالگی آن ‏حضرت در محلی به نام ابواء، نزدیکی مدینه از دنیا رفت و بدین‌گونه هم از طرف پدر و هم از طرف مادر یتیم شد.

 

هر چند که یتیم شدن یک کودک و محرومیت او از مهر پدری و مادری، سخت ناگوار است، ولی برای روح‏های بزرگ چنین محرومیت‏هایی می‏تواند بسیار سازنده باشد. پیامبر‌(ص) به سبب یتیم بودن، در کوره حوادث پخته شد و تلخی‏ها و ناکامی‏ها وجود او را برای انجام کاری دشوار و رسالتی بزرگ آماده ساخت و بدین‌گونه رنج‌های یتیمان و محرومان را به خوبی لمس کرد.

 

علاوه بر این، با مرگ پدر و مادر، آن‏حضرت در شرایطی قرار گرفت که اطاعت هیچ انسانی بر گردن او نبود، چنان‌که امام صادق(ع) و امام رضا(ع) به آن اشاره کرده‏اند. امام صادق(ع) فرمود: «همانا خداوند متعال پیامبرش را یتیم کرد تا اطاعت هیچ کس بر گردن او نباشد».1 امام رضا(ع) نیز فرمود: «یتیم بودن پیامبر برای آن بود که حق هیچ مخلوقی بر گردن او نباشد».2

 

هر چند آن‏ حضرت به سبب نداشتن پدر و مادر تحت کفالت عبدالمطلب و پس از وی تحت کفالت ابوطالب زندگی می‏کرد و از محبت‏های بی‌دریغ آنان بهره‌مند بود، ولی آنان در جایگاهی نبودند که مانند پدر و مادر باشند. چون پدر و مادر علاوه بر سرپرستی و کفالت فرزند، حق حیات بر گردن او دارند و حتی اگر پدر و مادری به فرزند خود بدی هم بکنند باز آن حق بزرگ را بر گردن او دارند.

 

خداوند در قرآن کریم یتیم بودن پیامبر را مطرح می‏کند و خاطر نشان می‏سازد که خود سرپرستی او را به عهده گرفت و به او پناه داد: «أَلَمْ یَجِدْکَ یَتیمًا فَاوی؛ آیا (خداوند) تو را یتیم نیافت، آنگاه پناه داد؟» (ضحی: 6)خداوند متعال این حالت را نعمتی از خود برای پیامبرش دانسته و براستی چه نعمتی بالاتر از این، که کسی مستقیماً تحت سرپرستی خداوند قرار گیرد و در پناه او باشد. البته این یک سرپرستی خاص بود وگرنه همه انسان‌ها و حتی همه موجودات، تحت سرپرستی و قیومیّت عام خداوند هستند. در روایتی از پیامبر خدا(ص) نقل شده است که فرمود: «ادّبنی ربّی فأحسن تأدیبی؛ پروردگارم تأدیب مرا به عهده گرفت و نیکو تأدیبم کرد».3

 

خداوند متعال پس از یاد‌آوری یتیمی پیامبرـ در ادامه همین آیه‌ ‌ـ دو حالت دیگر از پیامبر را خاطرنشان می‏سازد و آن گم‌گشتگی و فقیر بودن پیامبر در دوران جوانی است که خداوند با عنایت خاص خود، او را رهبری کرد و بی‏نیاز ساخت: «وَ وَجَدَکَ ضآلاًّ فَهَدی؛ و تورا گم‌گشته یافت، پس هدایت کرد.» (ضحی: 7)منظور از «ضالّ» بودن پیامبر که در این آیه به آن تصریح شده، همان گم‌گشتگی و سرگردانی پیامبر است که به سبب یتیم بودن دچار چنین حالتی شده بود و خداوند با عنایت خاصی که به او داشت، دست او را گرفت و از آن سرگشتگی نجاتش داده و او به خوبی آن مرحله را پشت سر نهاد و چنان نشد که یتیمی و سرگشتگی باعث گمراهی او و رفتن به دنبال باطل باشد یا کاری کند که مایه شرمندگی او در بزرگسالی باشد.

 

این است که بعدها که به پیامبری می‏رسد سابقه درخشان زندگی خود را به مشرکان گوشزد می‏کند: «فَقَدْ لَبِثْتُ فیکُمْ عُمُرًا مِنْ قَبْلِه أَفَلا تَعْقِلُونَ؛‌به تحقیق، پیش از این یک عمر میان شما زندگی کرده‏ام، آیا اندیشه نمی‏کنید؟» (یونس: 16)البته در تفسیر و توجیه کلمه «ضالّاً» در آیه مورد بحث وجوه گوناگونی گفته‏اند، ولی با توجه به قبل و بعد آیه که از حالت یتیمی و نداری پیامبر سخن می‏گوید، آنچه گفته شد مناسب‏تر از وجوه دیگر به نظر می‏رسد.فقیری و نداری پیامبر در حال کودکی و جوانی نیز مطلبی است که در کنار یتیمی و گمگشتگی او به آن تصریح شده است و خداوند از باب امتنان اظهار می‏دارد که تو فقیر بودی و ما بی‏نیازت کردیم: «وَ وَجَدَکَ عآئِلاً فَأَغْنی؛ و تو را فقیر یافت پس بی‏نیاز کرد». (ضحی: 8)

 

شاید این جمله به آشنایی و ازدواج پیامبر خدا(ص) با خدیجه اشاره دارد. خدیجه بانویی ثروتمند بود و پیش از ازدواج با پیامبر، آن‏‌ حضرت را امین مال‌التجاره خود کرده بود و پس از ازدواج هم تمام ثروت خود را در اختیار آن ‏حضرت گذاشت و پیامبر(ص) پس از بعثت، از این ثروت در راه تبلیغ اسلام استفاده می‏کرد. آن حضرت پس از خدیجه همواره از وی به نیکی یاد می‏کرد و می‏فرمود: «او مرا تصدیق کرد، در حالی که مردم تکذیب می‏کردند و او با مال خود با من مواسات می‏کرد، در حالی که مردم مرا محروم می‏کردند».4

 

2. داشتن شرح صدر

 

شرح صدر و گشادی سینه که در قرآن از آن به عنوان یک حالت نفسانی عالی یاد شده، کنایه از فهم و درک و بینش و بصیرت درست و آمادگی برای پذیرش حق است و کسی که شرح صدر دارد، درست می‏اندیشد و حقایق را آنچنان که هست درک می‏کند و این بالاترین حالت روحی پسندیده‏ای است که یک انسان می‏تواند آن را داشته باشد.

 

پیامبران چنین حالتی را داشتند؛ از این رو، علاوه بر اینکه دل و جان آنان در اختیار حق قرار داشت، در رساندن پیام حق به دیگران هرگونه رنج و زحمتی را متحمل می‏شدند و با سعه صدر و وسعت نظر، رسالت خود را انجام می‏دادند و عکس‌العمل‏های ناپسند مخالفان، آنان را در این راه، خسته و ملول نمی‏کرد و بی‌توجه به آزار مخالفان، سرزنده و نستوه کار خود را در جهت هدایت دیگران پی می‌گرفتند. این همان شرح صدری است که حضرت موسی در مقابل فرعون از خدا خواست: «قالَ رَبِّ اشْرَحْ لی صَدْری وَ یَسِّرلی اَمری؛ موسی گفت: خدایا سینه مرا بگشا و کار مرا آسان کن». (طه: 25-26)

 

مرتبه اعلای این حالت را پیامبر اسلام(ص) داشت و خدا با عنایت خاص خود، چنین شرح صدری به آن حضرت داده بود: «أَلَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکَ وَ وَضَعْنا عَنْکَ وِزْرَکَ؛ آیا سینه‌ات را برایت گشاده نکردیم و بار گرانت را از تو فرو ننهادیم؟» (انشراح: 1-2)شرح صدر پیامبر اسلام(ص) در مقابله با انبوه مخالفان به گونه‏ای بود که آن‏ها از وسعت نظر و صبر و تحمل و اخلاق و رفتار عالی پیامبر دچار تعجب می‏شدند و همین اخلاق نقش مهمی در ارشاد مردم و جلب و جذب مخالفان به سوی اسلام داشت و خُلق عظیم پیامبر(ص) عامل مهمی در پیشرفت اسلام بود.

 

بعضی‏ شرح صدر پیامبر اسلام را مربوط به داستان «شق صدر» می‏دانند؛5 داستانی که محققان آن را مردود دانسته‌اند. این داستان که به صورت‏های گوناگون در کتا‌ب‌های تاریخی آمده، عبارت از این است که گویا در دوران کودکی پیامبر اسلام(ص) و هنگامی که در میان قبیله بنی‌سعد بود، روزی در صحرا با همگنان خود بازی می‏کرد ناگهان بچه‏ها دیدند که کسی او را گرفت و سینه او را شکافت و چیزی را از قلب او جدا کرد و دوباره او را به حالت اولیه برگرداند.

 

برادران رضاعی پیامبر(ص) سراسیمه جریان را به حلیمه سعدیه خبر دادند و آن‏ها شتابان سوی محمد رفتند و او را رنگ پریده دیدند و جریان را پرسیدند. محمد گفت: دو مرد سفید پوش شکم مرا دریدند و چیزی برداشتند.6این روایت به صورت دیگری در منابع شیعی آمده و از حلیمه سعدیه این چنین نقل شده است:

 

محمد پنج ساله بود که روزی با برادران رضاعی خود به صحرا رفت کسانی او را گرفتند و بالای کوهی بردند و در آنجا او را شست و شو دادند. برادران پیش من آمدند و گفتند که محمد را دریاب او را ربودند. وقتی پیش او رفتم دیدم که نوری از او بلند است. او را وارسی کردم و گفتم: تو را چه شده؟ گفت: غصه نخور خدا با ماست و قصه خود را شرح داد. از او عطر خوبی در فضا منتشر می‏شد.[7]

 

به طوری که ملاحظه می‏فرمایید در این روایت از شکافتن سینه پیامبر(ص) یاد نشده، بلکه تنها از شست و شوی او سخن رفته است. قطع نظر از اینکه آیا این روایات، صحیح است یا نه و چگونه باید میان آن‏ها جمع کرد، نمی‏توان این قصه را به شرح صدر پیامبر(ص) که در سوره انشراح آمده است، مربوط دانست چون شرح صدر اصطلاحی عمومی است و همان‌گونه که دیدیم در دعای حضرت موسی هم آمده بود که از خدا برای خود شرح صدر می‏خواست. و آیات دیگری هم در این زمینه وجود دارد که مربوط به عموم انسان‌هاست و قطعاً در این آیات، شرح صدر با شق صدر همراه نیست.

 

3. تقویت روحی‏ پیامبر(ص)

 

خداوند همواره از راه‏های گوناگون به تقویت روحی و ایجاد نشاط و ثبات قدم در پیامبر اسلام پرداخت تا اراده او را در برابر هجمه‏ها و توطئه‏ها و کارشکنی‏های دشمنان نیرومند کند، به گونه‏ای که اقدامات خصمانه و عکس‌العمل‏های تند مخالفان و ناهنجاری‏های پیش رو، او را دچار نومیدی نسازد و او همچنان با تحرک و نشاط بیشتر به وظایف خود عمل کند. یکی از کارهای زشت کافران این بود که آن حضرت را دروغ‌گو معرفی می‏کردند؛ تهمتی که هر انسان راست‌گویی را آزرده می‏سازد. خداوند به‌منظور تسلای خاطر و دلداری پیامبر(ص) خاطرنشان می‏کند که پیامبرانِ پیش از تو نیز با این تهمت روبه‌رو بودند و این چیز تازه‏ای نیست:

 

«وَ إِنْ یُکَذِّبُوکَ فَقَدْ کُذِّبَتْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِکَ وَ إِلَی اللّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ؛ و اگر تو را تکذیب کنند، پیش از تو هم فرستادگانی تکذیب شدند. و همه کارها به سوی خدا بازگردانیده می‏شود».( فاطر: 4)

 

مشرکان گاهی آن حضرت را مسخره می‌کردند و بدین گونه شخصیت او را در جامعه می‏کوبیدند تا مردم با دیده حقارت به او بنگرند و سخنانش را جدی نگیرند. این عمل نیز باعث آزردگی شدید هر انسانی می‏شود، ولی خداوند برای رفع آزردگی روحی پیامبر(ص) باز تذکر می‏دهد که پیش از تو نیز پیامبران را مسخره می‌کردند:

 

«وَ لَقَدِ اسْتُهْزِئَ بِرُسُلٍ مِنْ قَبْلِکَ فَحاقَ بِالَّذینَ سَخِرُوا مِنْهُمْ ما کانُوا بِهِ یَسْتَهْزِؤنَ؛‌ و مسلماً پیامبران پیش از تو نیز مورد ریشخند قرار گرفتند، پس کسانی که آنان را مسخره می‏کردند، سزای آنچه که آن را به ریشخند می‏گرفتند گریبان‌گیرشان شد.» (انبیاء: 41)

 

علاوه بر اینکه خداوند متعال به پیامبر یاد‌آوری می‌کند که پیامبران گذشته نیز چنین مشکلاتی داشتند، در آیه‏ای دیگر از آن حضرت می‏خواهد که به مأموریت خود ادامه دهد و کار مسخره کنندگان را به خدا واگذار کند که خداوند خود کار آن‏ها را خواهد ساخت.8 همچنین خداوند به‌منظور تقویت روحی پیامبر(ص) در برابر مشکلات پیش رو، در آیات متعددی او را امر به شکیبایی می‏کند و تذکر می‏دهد که این صبر تو برای خداست و تو نباید از توطئه‏ها و دشمنی‏های کافران، دل تنگ شوی یا عکس‌العمل نامناسب نشان بدهی. از جمله این آیات، دو آیه زیر می‌باشد:

 

وَ اصْبِرْ وَ ما صَبْرُکَ إِلاّ بِاللّهِ وَ لا تَحْزَنْ عَلَیْهِمْ وَ لا تَکُ فی ضَیْقٍ مِمّا یَمْکُرُونَ؛ و صبر کن و صبر تو جز به توفیق خدا نیست و بر آنان اندوه مخور و از آنچه نیرنگ می‏کنند دل تنگ مدار. (نحل: 127) فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللّهِ حَقٌّ وَ لا یَسْتَخِفَّنَّکَ الَّذینَ لا یُوقِنُونَ؛ پس صبر کن که وعدة خدا حقّ است و زنهار تا کسانی که یقین ندارند، تو را به سبک‌سری وا ندارند.(روم: 60)

 

پیامبر خدا(ص) برای هدایت مردم رنج بسیار می‏کشید و از اینکه مردم ایمان نمی‏آوردند به شدت اندوهگین می‏شد. خداوند برای تقویت روحی جسم و جان پیامبر(ص) از او می‏خواهد که این چنین خود را به زحمت نیفکند و خودخوری نکند:

 

طه ما أَنْزَلْنا عَلَیْکَ الْقُرْآنَ لِتَشْقی؛ طاها! قرآن را بر تو نازل نکردیم تا به رنج افتی. (طه: 1) فَلَعَلَّکَ باخِعٌ نَفْسَکَ عَلی آثارِهِمْ إِنْ لَمْ یُؤمِنُوا بِهذَا الْحَدیثِ أَسَفاً؛ شاید، اگر به این سخن ایمان نیاورند، تو جان خود را از اندوه، در پیگیری کارشان تباه کنی. (کهف: 6) ما وَدَّعَکَ رَبُّکَ وَ ما قَلی؛ پروردگارت تو را وانگذاشته، و دشمن نداشته است. (ضحی: 3) فَلا یَحْزُنْکَ قَوْلُهُمْ إِنّا نَعْلَمُ ما یُسِرُّونَ وَ ما یُعْلِنُونَ؛ پس، گفتار آنان تو را غمگین نگرداند که ما آنچه پنهان و آنچه را آشکار می‏کنند، می‏دانیم.(یس: 76)

 

کِتابٌ أُنْزِلَ إِلَیْکَ فَلا یَکُنْ فی صَدْرِکَ حَرَجٌ مِنْهُ لِتُنْذِرَ بِهِ وَ ذِکْری لِلْمُؤمِنینَ؛ کتابی است که به سوی تو فرو فرستاده شده است- پس نباید در سینه تو از ناحیه آن، تنگی باشد ـ تا به وسیله آن هشدار دهی و برای مؤمنان پندی باشد.(اعراف: 2) وَ اصْبِرْ وَ ما صَبْرُکَ إِلاّ بِاللّهِ وَ لا تَحْزَنْ عَلَیْهِمْ وَ لا تَکُ فی ضَیْقٍ مِمّا یَمْکُرُونَ؛ و صبر کن و صبر تو جز به (توفیق) خدا نیست و بر آنان اندوه مخور و از آنچه نیرنگ می‏کنند دل تنگ مدار.(نحل: 127)

 

4. مژده پیروزی

 

اسلام در آغاز بعثت از نظر قدرت ظاهری بسیار ضعیف بود، به گونه‌ای که مشرکان آن حضرت را مسخره می‏کردند که تنها دو نفر به او ایمان آورده‏اند که یکی از آن‏ها زن (خدیجه‌ƒ) و یکی کودک (علی بن ابی طالب‌(ع))9 و پیش‌بینی اینکه دین حضرت‌ محمد(ص) در اندک زمانی فراگیر خواهد شد و او قدرت عظیمی خواهد یافت، باور کردنی نبود، اما خداوند برای تقویت روحی پیامبر و مسلمانان، با قاطعیت تمام، وعده پیروزی می‏دهد:

 

هُوَ الَّذی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدی وَ دینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کُلِّهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ؛ او کسی است که پیامبرش را با هدایت و دین درست، فرستاد تا آن را بر هر چه دین است پیروز گرداند، هر چند مشرکان خوش نداشته باشند.(توبه: 33)

 

البته پیامبر خدا در زمان حیات خودش پیروزی‏های بزرگی را که نصیب او شده بود مشاهده کرد، مانند فتح مکه که بعضی‏ها آن را فتح مبین خوانده‏اند،10 ولی انجام برخی از وعده‏های خدا فرصت و زمان خاص خود را طلب می‏کرد و در زمان حیات پیامبر امکان تحقق نداشت و لذا خداوند درآیه‏ای از قرآن به این مطلب اشاره فرموده و خاطر نشان می‏سازد که انجام وعده‏ها پس از تو تحقق خواهد یافت:

 

فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللّهِ حَقٌّ فَإِمّا نُرِیَنَّکَ بَعْضَ الَّذی نَعِدُهُمْ أَوْ نَتَوَفَّیَنَّکَ فَإِلَیْنا یُرْجَعُونَ؛ پس صبر کن که وعده خدا راست است. پس چه پاره‏ای از آنچه به آنان وعده داده‏ایم، به تو بنمایانیم، چه تو را از دنیا ببریم به سوی ما بازگردانیده می‏شوند. (غافر: 77)

 

به‌طور کلی موضوع پیروزی نهایی حق و خط انبیا، یکی از سنت‏های حتمی الهی در تاریخ است و خداوند متعال در آیات متعددی از قرآن کریم بر این مطلب تأکید فرموده است:

 

وَ لَقَدْ سَبَقَتْ کَلِمَتُنا لِعِبادِنَا الْمُرْسَلینَ إِنهَُّمْ لهَُمُ الْمَنصُورُونَ وَ إِنَّ جُندَنَا لهَُمُ الْغَالِبُونَ؛ و قطعاً فرمان ما در بارة بندگان فرستاده ما از پیش، چنین رفته است که آنان بر دشمنان خودشان حتماً پیروز خواهند شد و سپاه ما هرآینه پیروزمندانند. (صافات: 171ـ173) کَتَبَ اللّهُ لَأَغْلِبَنَّ أَنَا وَ رُسُلی إِنَّ اللّهَ قَوِیٌّ عَزیزٌ؛ خدا مقرّر کرده است که حتماً من و فرستادگانم چیره خواهیم گردید، همانا خدا نیرومندِ شکست‏ناپذیر است.(مجادله: 21)

 

5. مصونیت پیامبر از کید دشمنان

 

توطئه‏های دشمنان پیامبر(ص) تمام شدنی نبود و در طول 23 سال رسالت، همواره پیامبر گرامی اسلام با دشمنان سرسختی روبه‌رو بود. از دشمنان بت‌پرست در محیط مکه گرفته تا دشمنان دیگری که در محیط مدینه بر ضد اسلام ائتلاف کرده بودند، به اضافه منافقان که در جامعه اسلامی زندگی می‏کردند و دست از توطئه بر نمی‏داشتند. با وجود این، خداوند بارها به آن حضرت اطمینان داد که او را از شر دشمنان حفظ خواهد کرد و چنین هم شد:

 

إِنّا کَفَیْناکَ الْمُسْتَهْزِئینَ؛ ما شرّ ریشخندکنندگان را از تو برطرف خواهیم کرد.(حجر: 95) وَ إِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّما هُمْ فی شِقاقٍ فَسَیَکْفیکَهُمُ اللّهُ وَ هُوَ السَّمیعُ الْعَلیمُ؛ اگر روی برتافتند، جز این نیست که سر ستیز دارند و به زودی خداوند شر آنان را از تو کفایت خواهد کرد، که او شنوای داناست.(بقره: 137)

 

پیامبر حتی از ابلاغ برخی از فرمان‏های خداوند متعال به مسلمانان دغدغه خاطر داشت و نگران آن بود که از میان همین مسلمانان با او مخالفت شود و مورد اعتراض قرار گیرد و اساس اسلام به خطر افتد. یکی از آن‏ها ابلاغ و حمایت امیرالمؤمنین‌(ع) بود که بی‌شک در صورت اعلام رسمی، حساسیت گروهی برانگیخته می‏شد. خداوند در آخرین سال عمر پیامبر(ص) که به حجة‌الوداع معروف است، در راه بازگشت از مکه و در محلی به نام غدیر خم، فرمان روشنی داد که باید آنچه به او در اعلام وصایت امیر‌المؤمنین نازل شده به مردم ابلاغ کند وگرنه رسالت خود را انجام نداده است و برای رفع نگرانی‏های پیامبر، به او وعده داد که خداوند تو را از شر مردم حفظ خواهد کرد:

 

یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النّاسِ إِنَّ اللّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرینَ؛ ای پیامبر، آنچه از جانب پروردگارت به سوی تو نازل شده، ابلاغ کن و اگر نکنی پیامش را نرسانده‏ای. و خدا تو را از گزندِ مردم نگاه می‏دارد. آری، خدا گروه کافران را هدایت نمی‏کند.(مائده: 67)

 

خداوند مصونیت پیامبر خود را از شر خدعه دشمنان داخلی و خارجی تضمین می‏کند و اظهار می‏دارد که او را با کمک‏های خود و تلاش مؤمنانی که در کنار او هستند تأیید خواهد کرد.

 

وَ إِنْ یُریدُوا أَنْ یَخْدَعُوکَ فَإِنَّ حَسْبَکَ اللّهُ هُوَ الَّذی أَیَّدَکَ بِنَصْرِهِ وَ بِالْمُؤمِنینَ؛ و اگر بخواهند تو را بفریبند، خدا برای تو بس است. همو بود که تو را با یاری خود و مؤمنان نیرومند گردانید.(انفال: 62) فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَ تَوَکَّلْ عَلَی اللّهِ وَ کَفی بِاللّهِ وَکیلاً؛ پس، از ایشان روی برتاب و بر خدا توکّل کن، و خدا بس کارساز است.(نساء: 81)

 

6. نزول سکینه وآرامش بر پیامبر(ص)

 

به‌رغم همه مشکلات و گرفتاری‏های ‏شکننده، پیامبر خدا از آرامش و اطمینان روحی بالایی برخوردار بود و این به سبب سکون و آرامشی بود که خداوند در دل آن حضرت جای داده بود. در قرآن از این حالت به «سکینه» یاد شده است. قرآن کریم بارها از این سکینه یاد کرده است که گاهی تنها به پیامبر خود ارزانی داشته و گاهی هم به پیامبران و مؤمنان عنایت کرده و آنان را شایسته این حالت دانسته است:

 

فَأَنْزَلَ اللّهُ سَکینَتَهُ عَلَیْهِ وَ أَیَّدَهُ بِجُنُودٍ لَمْ تَرَوْها وَ جَعَلَ کَلِمَةَ الَّذینَ کَفَرُوا السُّفْلی وَ کَلِمَةُ اللّهِ هِیَ الْعُلْیا وَ اللّهُ عَزیزٌ حَکیمٌ؛ پس خدا آرامش خود را بر او فرو فرستاد و او را با سپاهیانی که آنها را نمی‏دیدید، تأیید کرد، و کلمه کسانی را که کفر ورزیدند پست‏تر گردانید، و کلمه خداست که برتر است، و خدا شکست‏ناپذیر حکیم است.(توبه: 40)

 

فَأَنْزَلَ اللّهُ سَکینَتَهُ عَلی رَسُولِهِ وَ عَلَی الْمُؤمِنینَ وَ أَلْزَمَهُمْ کَلِمَةَ التَّقْوی وَ کانُوا أَحَقَّ بِها وَ أَهْلَها وَ کانَ اللّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلیماً؛ پس خدا آرامش خود را بر فرستاده خویش و بر مؤمنان فرو فرستاد، و آرمان تقوا را ملازم آنان ساخت، و آنان به رعایت آن آرمان سزاوارتر و شایسته آن بودند، و خدا همواره بر هر چیزی داناست.(فتح: 26)

 

سکینه گاهی به طور مستقیم از جانب خدا بر پیامبر نازل شده و آن تصرف خداوند متعال در دل و جان پیامبر(ص) است. گاهی هم سکینه از طریق بیان داستان‌های پیامبران گذشته انجام گرفته است و پیامبر و مؤمنان با آگاهی از تاریخ پیامبران با سنت‏های الهی که حاکم بر تاریخ بشری است، آشنا می‌شداند این، و آرامش خاطر آنان را در پی داشت:

 

وَ کُلاًّ نَقُصُّ عَلَیْکَ مِنْ أَنْباءِ الرُّسُلِ ما نُثَبِّتُ بِهِ فُؤدَکَ وَ جاءَکَ فی هذِهِ الْحَقُّ وَ مَوْعِظَةٌ وَ ذِکْری لِلْمُؤمِنینَ؛(هود: 120) و هر یک از سرگذشت‌های پیامبران را که بر تو حکایت می‏کنیم، چیزی است که دلت را بدان استوار می‏گردانیم، و در اینها حقیقت برای تو آمده، و برای مؤمنان اندرز و تذکّری است.

 

7. اطمینان دادن به پیامبر(ص) از درستی راه

 

بی‌شک پیامبر خدا به درستی راه خود اطمینان کامل و باور قطعی داشت، در عین حال خداوند برای استمرار و تقویت این باور، بارها درستی راه او را تأیید و به او اطمینان می‌داد که بر صراط مستقیم است. این یادآوری‌ها برای مقابله با جنبه بشری پیامبر بود؛ همان جنبه‏ای که حضرت ابراهیم را وادار کرد که از خدا بپرسد که چگونه مرده‏ها را زنده می‏کند.11 یا موسی را واداشت که از خدا بخواهد خودت را به من نشان بده.12 در ه

شنبه 5 اسفند 1391برچسب:, :: 1:0 ::  نويسنده : شمیلا سیامکی

 دو شی نورانی با رنگهای بسیار زیبای ابی و سبز و قرمز به اندازه یک میله حدود 20 سانتی دیدم که با فاصله چند ثانیه از بالای درخت ازاد ما  با حرکتی چرخشی ارام پشت دروازه  اهنی نرده ای ما فرود امد (در تاریکی شب که برقها قطع شده بود ) از ترس از روی ایوان به اتاق رفتم و از پنجره با ترس و لرز بیرون را نگاه می کردم که کسی نوری ارسال کرده یا نه ولی از بالای درخت به سمت دروازه ما امدند با هیچ چراغ دستی و منبع نور عادی نمی شود این کار را کرد..بعد از این که چند دقیقه ای گذشت با ترس و لرز برای مادرم گفتم ایشان گفتند می خواستی صلوات بفرستی .

خواهرم نیز دیده بود که دو شی نورانی یکی ماه و دیگری ستاره با یکدیگر پشت پنجره بازی می کردند ووقتی یکی از انها متوجه می شود که خواهرم انها را دیده به خواهرم نگاه می کند و خواهرم با ترس و وحشت تمام چشمانش را می بندد و بعد از چند دقیقه که باز می کند می بیند نیستند و به خانم مومنی که از اقوام است و این در خانه انها اتفاق افتاده بود می گوید می گوید صلوات بفرست و بخواب.

مردم معتقدند که اینها امامزاده ها هستند که در شبهای خاصی به دیدن  امامزاده های دیگر می روند.

جمعه 4 اسفند 1391برچسب:, :: 22:25 ::  نويسنده : شمیلا سیامکی

جعفرتوی تابستون کلافه و عصبانی میگه من هرگز نوح پیامبر را نمی بخشم .

می پرسند چرا؟ میگه چرا توی جانورایی که سوار کشتیش کردیک جفت پشه هم با خودش برد.

جمعه 4 اسفند 1391برچسب:, :: 22:13 ::  نويسنده : شمیلا سیامکی

بر اساس تحقیقات پزشكی، تبخال بیماری واگیرداری است كه ناشی از ویروس هرپس سیمپلكس می باشد.اگرچه نمى‌توان تبخال را معالجه كرد یا به كلى از آن پیشگیرى كرد، اما راه هایى وجود دارد كه مى تواند توالى بروز آن را كاهش دهد یا مدت بروز آن را محدود كند. تبخال كاملاً با آفت كه بعضى افراد آن را با تبخال اشتباه می‌کنند، متفاوت است. آفت ها معمولاً مسرى نیستند و زخم هایى هستند كه بر روى بافت‌هاى نرم درون دهان به وجود مى آیند، جایى كه تبخال نمى‌زند.
علائم و نشانه هاى تبخال:
تاول هاى كوچك و دردناك پر از مایع كه روى منطقه برجسته، قرمز و دردناك پوستتان قرار دارند.
درد یا مورمور شدن كه اغلب یكى دو روز پیش از ظهور تاول‌ها احساس می شود.
معمولاً ۷ تا ۱۰ روز طول مى‌كشد تا تبخال برطرف شود. تبخال معمولاً روى لب‌ها ظاهر مى شود. اما گاهى روى سوراخ هاى بینى، چانه یا انگشتان دست هم دیده مى‌شود. گرچه غیر معمول است، اما ممكن است تبخال در داخل دهان هم بروز كند(اما تنها بر روى لثه ها یا كام سخت كه در سقف قرار دارد).
اگر زخمى روى بافت هاى نرم درون دهانتان ظاهر شود ممكن است آفت باشد، ولى مطمئناً تبخال نیست.
علائم تبخال ممكن است حداكثر تا ۲۰ روز پس از قرار گرفتن در معرض ویروس ظاهر نشود و معمولاً ۷ تا ۱۰ روز طول مى‌كشد. تاول ها شكل مى‌گیرند، مى‌تركند و ترشح مى‌كنند. سپس كبره زردرنگى تشكیل مى شود و نهایتاً با ریختن آن، پوست صورتى رنگى در زیر ظاهر مى‌شود و تبخال بدون گذاشتن جا بهبود مى یابد.
علل تبخال:
گونه هاى معینى از ویروس هرپس باعث تبخال مى‌شود.
ویروس هرپس سیمپلكس معمولاً در صورت، تبخال ایجاد مى‌كند. این ویروس مسئول ایجاد تبخال هاى تناسلى است. با این حال هر دو نوع ویروس مى توانند هم در ناحیه صورت و هم در دستگاه تناسلى تبخال ایجاد كنند.
زمانی تبخال به شما سرایت مى‌كند كه با شخصى كه داراى ضایعه فعال است تماس بگیرید. استفاده مشترك از ظروف غذا، تیغ و حوله مى تواند باعث سرایت عفونت شود.
هنگامى كه یك بار به تبخال مبتلا مى‌شوید، ویروس در سلول‌هاى عصبى پوست‌تان نهفته باقى مى‌ماند و ممكن است دوباره به صورت عفونتى فعال در همان محل اول یا نزدیك به آن ظاهر شود. در این صورت ممكن است در محل قبلى، احساس خارش یا برآمدگى كنید.
تب، استرس و قرار گرفتن در معرض نور خورشید ممكن است باعث عود تبخال شود.
چه وقت باید به پزشك مراجعه كرد؟
تبخال‌ها عموماً بدون درمان بهبود مى‌یابند. اما در موارد زیر باید به پزشك مراجعه كنید:
- دچار بیمارى دیگرى هستید كه باعث اختلال دستگاه ایمنى شما شده است.
- تبخال هایى دارید كه پس از یك تا دو هفته به خودى خود بهبود نمى‌یابند.
- علائم بیمارى شدید است.
- عودهاى مكرر تبخال در شما رخ مى‌دهد.

عوارض تبخال:
تبخال مسرى است. ویروس تبخال مى‌تواند از طریق پوست، از شخصى به شخص دیگر منتقل شود.
ویروس "هرپس سیمپلكس" مى تواند حتى زمانى كه تاول‌ها ظاهر نشده‌اند مسرى باشد، اما بیشترین خطر انتقال عفونت زمانى است كه تاول ها ظاهر مى‌شوند تا زمانى كه آنها كاملاً خشك مى‌شوند و كبره مى‌بندند.
اگر به تبخال مبتلا هستید، از تماس با نوزادان، افراد مبتلا به اگزما (التهاب پوستى ناشى از آلرژى) یا افراد دچار اختلال دستگاه ایمنى مثل مبتلایان به سرطان، ایدز یا گیرنده پیوند عضو خوددارى كنید.
عفونت تبخالى چشم كه باعث ایجاد جوشگاه بر روى قرنیه مى شود، یكى از علل مهم كورى است. این عارضه نیاز به درمان فورى پزشكى دارد.
درمان
تبخال عموماً بدون نیاز به درمان پس از ۷ تا ۱۰ روز برطرف مى‌شود. اگر به حملات مكرر تبخالى دچار مى‌شوید، پزشكتان ممكن است داروهاى ضد ویروسى برایتان تجویز كند.
استفاده از دارو مى تواند طول دوره ابتلا به تبخال را كوتاه كند و درد شما را كاهش دهد.
پیشگیرى:
براى اینكه از ابتلا به تبخال پیشگیرى كنید و یا نگذارید تبخال به سایر نقاط بدنتان یا افراد دیگر منتقل شود، به توصیه هاى زیر عمل كنید:
*از بوسیدن یا تماس پوستى با افراد مبتلا به تبخال، در زمانى كه تاول روى پوست آنها وجود دارد خوددارى كنید. ویروس مى تواند تا هنگامى كه ترشحات مرطوب در تاول وجود دارند، انتقال یابد.
* از وسائل مشترك استفاده نكنید. وسائل غذاخورى، حوله ها و سایر چیزهاى شبیه به آنها مى تواند در صورت وجود تاول ها، باعث انتقال بیمارى شود.
*دست هایتان را تمیز نگه دارید: اگر مبتلا به تبخال هستید، قبل از لمس كردن افراد دیگر، دست هایتان را بشویید.
*مراقب لمس كردن سایر نقاط بدنتان باشید، به خصوص چشم ها و دستگاه تناسلى، به گسترش عفونت حساسند.
*از عوامل تحریك كننده بپرهیزید. از جمله وضعیت هایى كه ظهور تبخال را تحریك مى كنند، قرار گرفتن بیش از حد در معرض نور خورشید است.
*از كرم هاى ضدآفتاب استفاده كنید. كرم ضدآفتاب را پیش از قرار گرفتن طولانى مدت زیر آفتاب، چه در تابستان و چه در زمستان، روى لب ها و صورتتان بمالید تا از ظهور تبخال پیشگیرى کنید.
مراقبت های شخصى:
تبخال معمولاً بدون درمان ناپدید مى‌شود. در طول مدتى كه تبخال وجود دارد، با رعایت نكات زیر مى توانید از ناراحتى رهایى یابید:
استفاده از كرم ها: كرم هاى معمولى كه بدون نسخه پزشك به فروش مى رسند ممكن است راحتى شما را فراهم كنند، اما انتظار نداشته باشید كه بهبودى را تسریع كنند.
استفاده از مسكن ها: از جمله آسپیرین، استامینوفن و ایبوپروفن براى تخفیف درد. به كودكان هیچ گاه آسپیرین ندهید. آسپیرین مى تواند یك عارضه نادر و بالقوه كشنده را به نام نشانگان "راى" در كودك ایجاد كند.
استفاده از گرما یا سرما
اجازه بهبود به ضایعه بدهید: از فشار دادن، كندن یا سوراخ كردن تاول‌ها بپرهیزید.

." در هنگام خواب دقت کنید که از دست زدن به آلت تناسلی یا شورتهای خیس اجتناب شود .زیرا یک عامل مهم همین است . بعد از این که احساس شود که تبخال دارید می زنید فورا با صابون بشورید و اگر امکان دارد بگذارید صابون مدتی باقی  بماند . اگر این کار انجام شود جوشها ازبین می رود یا خیلی کم  می شود و یا خیلی زودتر هم از بین می رود. حداقل دو هفته طول می کشدتا تبخال زیاد کاملا بهبود یابد"

جمعه 4 اسفند 1391برچسب:, :: 22:6 ::  نويسنده : شمیلا سیامکی

پسرها موقع دعوا پایین شهری  هستند و در هنگام دختربازی شمال شهری !!

جمعه 4 اسفند 1391برچسب:, :: 22:3 ::  نويسنده : شمیلا سیامکی

اسم شما چه رنگی است؟ چی؟ مگر اسم‌ها هم رنگ دارند؟ پس چی که دارند! تازه اگر شما بدانید اسم‌تان چه رنگی است شاید خیلی از مشکلات‌تان در زندگی حل شود. 

روان‌شناسان می‌گویند!!!؛ همه ما به نحوی تحت‌تاثیر رنگ‌ها هستیم و به عبارت دیگر (خود) واقعی‌مان را با این رنگ‌ها نشان می‌دهیم. برای اسم هر فرد رنگ مخصوصی وجود دارد.که می‌تواند بر زندگی او تاثیر بگذارد. جالب است نه؟! این‌که شما بدانید برای اسم‌تان رنگ مخصوصی وجود دارد و می‌توانید راز شخصیتی خود را از لابه‌لای آن دریابید! باید بسیار جالب و هیجان‌انگیز باشد. پس به موارد زیر به ترتیب ذکر شده کاملا توجه کنید:

صورتی

قدرت جسمی بالایی دارید به خاطر اراده بالایی که دارید، می‌توانید رویاهای‌تان را به راحتی به واقعیت تبدیل کنید. با مسئولیت‌ها به راحتی کنار می‌آیید و می‌توانید دیگران را در حل مشکلات‌شان راهنمایی کنید. از نظر عاطفی، فردی قوی و عمیق هستید. صمیمیت بیش از اندازه با دیگران سخت است.

نارنجی

شوخ‌طبعی و بذله‌گویی به‌خصوصی را که به ارث برده‌اید، باعث شده محبوب دیگران باشید. دیگران از بودن با شما لذت برده و انرژی مثبت می‌گیرند. سعی می‌کنید همیشه لیوان را از نیمه پر آن ببینید

و با بذله‌گویی خاص خود، محیط را برای انجام کاری مثبت فراهم سازید. آماده کمک به دیگران هستید. رنگین‌کمان زندگی‌تان را دوست دارید تا زندگی را برای دیگران نیز زیباتر کنید.

آبی

به احتمال قوی دیگران شما را شخصی بدون تعارف و غیر تشریفاتی می‌دانند و شاید هم به همین دلیل برای‌شان جالب هستید. آزادی برای‌تان ارزش زیادی دارد و هرگز نمی‌توانید در محیطی کار کنید که به شما تحکم شود یا زیر نظر قرار دارید. اعتقاد زیادی به حقیقت دارید و برای همین زندگی با تمام مشکلات و سختی‌هایش برای شما ارزشی فوق‌العاده دارد.

بنفش

عاشق کندوکاو و جست‌وجو در عمق هر پدیده هستید و شاید هم به همین دلیل عشق به علوم ماوراءالطبیعه در شما به حد کافی رشد کرده است. این باعث شده به رشته‌هایی چون فلسفه روی آورید هیچ‌اتفاقی را به راحتی قبول نمی‌کنید. مگر آن‌که خودتان آن‌را شخصا تجربه کرده باشید. برای حل مشکلات نیز راه حل را درون خود می‌جویید. عاشق تنهایی هستید و هماهنگ‌شدن با دیگران کمی برای‌تان مشکل است.

قرمز

بسیار جاه‌طلب بوده و گاهی برای رسیدن به اهداف خود ممکن است از دیگران هم مایه بگذارید. قرمز رنگ حیات و جسارت است. همیشه تلاش دارید که آشکارا به فعالیت بپردازید و مورد توجه قرار بگیرید. بسیار خونگرم هستید و به سادگی عصبی می‌شوید. ممکن است در اوج شادی نیز ناگهان و با کوچک‌ترین بهانه‌ای اخم‌های‌تان درهم رفته و به لاک خود فرو بروید. باید سعی کنید که از انرژی فوق‌العاده‌تان در جهت مثبت استفاده کنید.

زرد

بسیار تیزهوش هستید. شخصیتی بسیار خوش‌بین و فعال دارید. هرگز در ابراز آنچه می‌خواهید بر زبان بیاورید، کم نمی‌آورید. به دلیل زنده‌دلی ابتکار و مستعد بودن‌تان در برقراری ارتباطی خوب با دیگران همیشه دوروبرتان پر از دوستان مختلف خواهد بود.

با وجودی که روحیه بسیار شادی دارید هرگز احساس رضایت نخواهید کرد، مگر این‌که شادی‌های‌تان را با دیگران تقسیم کنید. تنها ایرادی که ممکن است داشته باشید قدرت تخیل و تجسم بیش از اندازه‌تان است که گاهی شما را در خود غرق می‌کند!

اگر نتوانید انرژی و توان‌تان را در مسیر درستی هدایت کنید درآخر خواهید دید، بیشتر کارهایی که با هدفی مشخص شروع کرده‌اید ناتمام مانده‌اند.

طلایی

در هر چیزی فقط حد بالای آن می‌تواند رضایت خاطر شما را برآورده کند. از طرف دیگر رفتار و کلام‌تان چنان زیبایی دارد که به‌ندرت ممکن است کسی با شما آشنا شود ولی شیفته‌تان نشود. دانش و آگاهی شما نسبت به زندگی غیرقابل توصیف است.

به هرچیزی با خوش‌بینی زیاد نگاه می‌کنید. می‌توانید معلم خوبی باشید و تمام تجربیات‌تان را به دیگران نیز انتقال دهید. شرایط منفی را می‌توانید به بهترین موقعیت‌ها تبدیل کنید.

نیلی

زندگی شما بیشتر به زندگی عارفان شباهت دارد. با عشق و علاقه‌ای که به پاکی و زیبایی‌های دنیا دارید می‌توانید توان و شادی فوق‌العاده‌ای به افراد افسرده ببخشید. علاوه‌بر روحیه و شخصیت نوع‌دوست و انسان‌پروری که دارید از یک حس‌ششم بسیار قوی برخوردارید که از این طریق نیز می‌توانید به راحتی از مشکلات مردم با خبر شوید.

سبز

برای شما خیلی مهم است که برنامه روزانه داشته باشید. نظم و انضباط برای‌تان اهمیت زیادی دارد. به‌ندرت ممکن است زندگی‌تان آشفته و بی‌هدف باشد. دیگران اغلب برای گرفتن راهنمایی‌های جدی نزد شما می‌آیند. برای حل مشکلات دیگران به‌شدت حرص می‌خورید.

روان‌شناسان می‌گویند؛ همه ما به نحوی تحت‌تاثیر رنگ‌ها هستیم و به عبارت دیگر (خود) واقعی‌مان را با این رنگ‌ها نشان می‌دهیم. برای اسم هر فرد رنگ مخصوصی وجود دارد.

تکامل شخصیتی برای‌تان بسیار حائز اهمیت است و برای وسعت‌بخشیدن به دانش خود، هرگز از آموختن دست برنمی‌دارید. ترجیح می‌دهید به‌جای از شاخه‌ای به شاخه دیگر پریدن، روی هدف ثابتی به فعالیت بپردازید.

رنگ‌های هماهنگ با ارقام و حروف عبارتند از:

قرمز: ۱ ش ج س الف

نارنجی:‌ ‌۲ ت ث ک ب

زرد: ۳ ی ل ص ض

سبز: ‌۴ و م د ژ

آبی: ۵ چ ن ط ظ

نیلی: ۶ ح خ ف

بنفش: ۷ ع پ غ

صورتی: ۸ ز ق ه

طلایی: ۹ ر ذ گ

برای این‌که با چگونگی موضوع آشنا شوید یک مثال می‌آوریم. به این شکل که اسم و فامیل خود را روی برگه کاغذی می‌نویسید و براساس حروف و اعداد ذکر شده برای هرکدام، به رنگ مربوطه دست پیدا می‌کنید.

مثال: .  «سیاووش ابدی» هستم. حالا ببینیم سیاوش ابدی، چه رنگی است.

س۱ ی۳ الف۱ و۴ ش۱ الف۱ ب۲ د۴ ی۳

سپس اعداد را با هم جمع می‌کنیم:

۲۰=۱+۳+۱+۴+۱+۱+۲+۴+۳

باز هم ۲ عدد را با هم جمع می‌کنیم:

۲=۰+۲ عدد ۲ مربوط به رنگ نارنجی است.

شما هم با این روش رنگ اسم خودتان را پیدا کنید و حالا با خواندن مشخصات آن رنگ خودتان را بهتر بشناسید. راستی، شما می‌توانید این کار را با اسم کسانی که برای‌تان مهم هستند هم انجام دهید و به نتایج هیجان‌انگیزی(!) دست پیدا کنید.

جمعه 4 اسفند 1391برچسب:, :: 22:1 ::  نويسنده : شمیلا سیامکی

 

کرم ابریشم اکس می خوره پولیور می بافه!!!

جمعه 4 اسفند 1391برچسب:, :: 21:57 ::  نويسنده : شمیلا سیامکی


غضنفر تو قطار میشینه به صندلی روبرویی میگه:

به سلامتی دارین برمیگردین؟!

    درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید.
    آخرین مطالب
    آرشيو وبلاگ
    پیوندهای روزانه
    پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان علمی-اجتماعی و آدرس shamila.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





    نويسندگان



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 216
بازدید دیروز : 495
بازدید هفته : 1907
بازدید ماه : 5144
بازدید کل : 3551852
تعداد مطالب : 14893
تعداد نظرات : 281
تعداد آنلاین : 1

<>