علمی-اجتماعی
پنج شنبه 10 اسفند 1391برچسب:, :: 23:32 ::  نويسنده : شمیلا سیامکی

 

چطور شدکه سیارک قبل از برخورد به زمین در روسیه منفجر شد؟ واقعا خود به خود منفجر شد ؟

 با توجه به این که روسیه ایستگاه فضایی میر را سالها در فضا داشت و از نظر دانش فضایی سرآمد

است چطور متوجه فرود سیارک در کشورش و در ناحیه مشخص از کشورش نشده است  وکاری

انجام ندهد؟ عقیده ی شما در این باره چیست؟ اگر به زمین برخورد می کرد با انرژی چندین برابر

بمب اتمی هیروشیما چه اتفاقی برای کل منطقه می افتاد ؟

پنج شنبه 10 اسفند 1391برچسب:, :: 23:29 ::  نويسنده : شمیلا سیامکی

پنج شنبه 10 اسفند 1391برچسب:, :: 23:26 ::  نويسنده : شمیلا سیامکی

 

نمی دونم این دانشمندان چرا لقب دانشمند را یدک می کشند؟

 جواب یه سری سوالات رو بعد از سالها تلاش می آورند.از اول می رفتند کتابخونه ها ، توی کتابها جواب این سوالات هست و از هر بچه مدرسه ای  می توانند بپرسند .

قانون جاذبه ، اتم ، دی ان ای و....

یا اختراعاتی مثل تلفن، تلویزیون، لامپ و... .

 اونها که هرچی کشف و اختراع کردند

همه قبلا وجود داشته .

 اگر واقعا دانشمندبودند و هستند اینهمه سوال بی جواب .چرا پاسخ این همه سوال  رو که بشر نمی دونه پیدا نکردند و نمی

کنند؟ !!!

پنج شنبه 10 اسفند 1391برچسب:, :: 1:24 ::  نويسنده : شمیلا سیامکی

 

  چگونه لک‌‌های کوچک صورت و بدن را از بین ببرید:

·         لیموترش: يك عدد

·         شیر: 2 قاشق غذاخوری

·         پالپ‌ آلوورا: مقداری


آب لیموترش را بگیرید و با شیر مخلوط کنید و بعد روی مناطق لکه‌دار

 پوست بمالید. وقتی این ماده روی پوست خشک شد، روی آن پالپ آلوورا

بگذارید و بعد روی آن را با چسب یا پارچه‌ای ببندید و اجازه دهید تمام شب باقی بماند.

پنج شنبه 10 اسفند 1391برچسب:, :: 1:23 ::  نويسنده : شمیلا سیامکی

گاهی برای رشد کردن باید سختی کشید
گاهی برای فهمیدن باید شکست خورد
گاهی برای بدست آوردن باید از دست داد .

پنج شنبه 10 اسفند 1391برچسب:, :: 1:22 ::  نويسنده : شمیلا سیامکی

وقتی این همه اشتباهات جدید وجود دارد که می توان مرتکب شد،

 چرا باید همان قدیمی ها را تکرار کرد؟!

پنج شنبه 10 اسفند 1391برچسب:, :: 1:21 ::  نويسنده : شمیلا سیامکی


* تا دهان بسته نشود ، دل باز نمی شود و تا عبدالله نشوی ، عندالله نمی شوی !

پنج شنبه 10 اسفند 1391برچسب:, :: 1:16 ::  نويسنده : شمیلا سیامکی

 

مردم همان گونه كه از نظر شكل و رنگ و قیافه متفاوتند به لحاظ خلق و خوى و ذوق و سلیقه نیز با هم فرق دارند. تقریباً هیچ انسانى پیدا نمى‏شود كه از هر جهت مانند دیگرى باشد. مدارا یكى از پل‏هایى است كه از طریق آن مى‏توان در مردم تأثیر گذاشت.

از ویژگى‏ هایى كه در تحقق سازگارى و آرامش زندگى نقش بسزایى دارد و كمتر عاملى را مى‏توان یافت كه در این حد بتواند در ایجاد و تثبیت آن نقش ایفا كند، «مدارا» است.

اساسا بدون مدارا نمى‏توان از زندگى بهره برد و زندگى بدون بهره‏مندى تنها از شكل برخوردار، و فاقد روح و معناست.

«مدارا» عبارت است از نرم برخورد كردن با دیگران، به آنها جا دادن و در حق آنان خشونت روا نداشتن. مدارا در پیدایش سه زاویه خوش‏اخلاقى، یعنى نرم برخورد كردن، همدمى نیكو و تحمل كردن دیگران به گونه‏اى كه از انسان فرار نكنند، نقش فراوانى دارد.

حال با این توصیف کوتاهی که در مورد مدارا کردن ارایه شد، تصور می کنید مدارا کردن با مردم دارای چه فضیلتی است که همواره به آن تاکید شده است؟

انسان خویشتن دار، گاهی اوقات خود را در شرایطی با افراد منفی و سخت می‌بیند که هیچ چاره‌ای جز برخورد و عکس‌العمل ندارد.

افرادی که گاهی اوقات ما را تا مرز جنون و خشم هدایت می‌کنند در زندگی ما کم نیستند. حتی ممکن است از اعضای خانواده ما چون پدر و مادر، خواهرو برادر، دوست وهمکار و یا رییس‌مان باشد.

به راستی آنان چگونه اشخاصی هستند؟ چگونه می توان با چنیت اشخاصی رفتار، مدارا و یا به عبارتی کنار آمد؟

با وجود اینکه ممکن است تمرین‌ و مطالعات زیادی برای رفتار با این افراد انجام داده باشید، ولی همچنان قادر به جلوگیری از ایجاد تنش در محیطی که آنان هستند، نباشید! چرا که ما انسان هستیم و دارای احساسات و عواطف.

هر چند که کنترل احساسات و عواطف می تواند به سلامت روح و جسم شما کمک کرده و از بوجود آمدن شرایط بد جلوگیری کند، با این وجود، نمی‌توان انکار کرد که در زندگی شرایطی پیش می‌آید که انسان کنترل خود را از دست می‌دهد.

شرایطی که انسان در رویارویی با افراد سخت و منفی با آن مواجه می‌شود، شرایط سختی است که گاه انسان کنترل خود را کاملا از دست  می‌دهد. همین امر باعث دردسر‌‌های بیشماری برای او شده و خواهد شد.

حال چگونه می‌توان در چنین شرایطی کنترل خود را حفظ کرد؟ به عبارتی، چگونه می‌توان با افراد منفی و سخت در خانواده و یا جامعه رفتار و مدارا کرد؟

برای حصول به این هدف، پیشنهاد‌های ارائه شده  را بخوانید؛

پیشنهاد اول؛ قبل از هر چیز و در صورت امکان، افراد منفی را از زندگی خود حذف کنید!

افراد منفی باعث از دست رفتن انرژی شما هستند. این گونه افراد خواسته یا نا خواسته از نظر روحی به شما آسیب خواهند رساند. تماس خود را با آنها کم کنید.

شما این حق را دارید که دوستان و آشنایان خود را انتخاب کنید. این افراد باید کسانی باشند که شما آنان را دوست دارید. افراد خوش بین، مثبت، آرام و مشوق...

پیشنهاد دوم؛ به آنچه که در درون شما می‌گذرد، توجه کنید

وقتی تمرین می‌کنید تا مراقب احساسات، اندیشه و شرایط  باشید، در واقع خود را از احساسا‌تتان جدا می‌کنید. بیایید به جای اینکه به احساسات اجازه دهید که شما را کنترل کنند، شما آنها را به سمتی که می‌خواهید، هدایت کنید.

برای این منظور یعنی وقتی درگیر احساسات و اندیشه های خود شدید، سریع  روی تنفس خود تمرکز کنید.

هر چند که کنترل احساسات و عواطف می تواند به سلامت روح و جسم شما کمک کند با این وجود، نمی‌توان انکار کرد که در زندگی شرایطی پیش می‌آید که انسان کنترل خود را از دست می‌دهد

پیشنهاد سوم، از پرداختن به موضوع‌های ناراحت کننده و بحث برانگیز خودداری‌ کنید

از مشکلات و درگیرهای زندگی خود نزد افراد منفی صحبتی نکنید. این درست نیست که شما داستان زندگیتان را برای هر کسی که گوش می‌کند، تعریف می‌کنید.  تعریف و توضیح مکرر مشکلات یا موقعیت‌های ناخوشایند زندگی شما را بیشتر درگیر آنها می‌سازد. تا جایی که امکان دارد، مشکلات و موقعیت‌ها سخت خود با صحبت کردن درباره آنها توسعه، بسط و تکرار نکنید.

پیشنهاد چهارم؛ از خودتان بپرسید، آیا واقعا مهم است که حق با من باشد؟

گاهی اوقات ما از نقطه نظر و عقاید خود به شدت دفاع می‌کنیم. اگر زمانی خود را در حال بحث بر سر درستی و حقانیت حرف و یا نظر خود یافتید از خود بپرسید، آیا واقعا مهم است که حق با من باشد یا نه؟

اگر جواب مثبت بود. دوباره از خود بپرسید چه ضرورتی است که آن را اثبات کنم؟ چه بدست خواهم آورد؟

پیشنهاد پنجم، گاهی خود را جای طرف مقابل بگذارید

ممکن است این پیشنهاد تکراری و کلیشه ای باشد. اما فراموش نکنید که ما فقط از جانب خود یعنی از یک بعد به موضوع نگاه می‌کنیم. لحظه‌ای خود را جای طرف مقابل بگذارید. از خود بپرسید شاید یا ممکن است من هم  او را آزار داده باشم.

این کار باعث می‌شود تا شما نگاهی دوباره و تازه‌ای به موضوع بیاندازید و عاقلانه رفتار کنید. حتی ممکن است این نوع تفکر موجب دلسوزی شما برای آن شخص شده و خشم و نفرتتان از بین برود.

پیشنهاد ششم؛ تا جایی که امکان دارد از بحث کردن پرهیز کنید

گاهی انسان در شرایطی  قرار می‌گیرد که احساسات بر عقل و تفکر غالب می‌شود. در این زمان انسان چنان در درون خود غرق می‌شود که به خاطر رضایت نفس‌اش بر سر هر چیز کوچکی بحث و جنجال راه می‌اندازد.

او می‌خواهد به هر وسیله‌ای از خود دفاع  کند. در چنین شرایطی خوب می‌دانید که تعقل، خرد و قوه تشخیص  فرد از کار افتاده است.  بهتر است از بحث خوداری کنید. چرا که چنین بحث‌های فاقد ارزش مقام انسانی هستند. اگر لازم است که به  بحث بپردازید تا زمانی که خود و سایرین آرام شدید، صبر کنید.

پیشنهاد هفتم؛ صبوری کنید

گاهی انسان در شرایطی قرار می‌گیرد که احساس می‌کند با انجام کاری باید از خود دفاع کند. فکر می‌کنم تا اینجا یاد گرفته‌ باشیم که انجام کارها و حرکات احساسی، بدون تامل و سریع نتیجه خوشایند و دلخواه را به دنبال ندارد. شاید آتش بحث و جدال را شعله ورتر نیز بکند.

بهتر است، مدتی به خود وقت دهید تا آرام شوید. شما می‌توانید آن کار یا حرکت احساسی را انجام دهید اما با تفکر و اندیشه نه از سر خشم و احساسات...برای مثال، اگر قصد دارید هنگام خشم و هیجان، نامه تند وتوهین‌آمیزی به شخصی بنوسید، اشکالی ندارد، بنویسید. اما آنرا نفرستید. صبر کنید تا آرام شوید. بعد هم می‌توانید، اگر خواستید نامه را بفرستید یا تغییر دهید.

پیشنهاد هشتم؛ از فرد منفی کار، تشکر کنید

یکی دیگر از واکنش های مناسبی که در مقابل این افراد می توانید از خود بروز دهید این است که به آنها بگویید: "از پیشنهادت ممنونم" و بعد هم به ادامه کار خود بپردازید. با بیان این عبارت شما در حقیقت به بحث پایان می دهید. آنها منتظر هستند که شما از خود عکس العمل نشان دهید و زمانیکه این کار را انجام نمی دهید، دیگر چیزی برای گفتن نخواهند داشت.

پیشنهاد نهم؛ اجازه دهید بداند که چه احساسی دارید

اگر به فکر تلافی کردن باشید، خودتان را بی ارزش می کنید. باید خیلی رو راست به او بگویید که نظرش شما را آزرده ساخته. البته باید این کار را در نهایت آرامش انجام دهید. فقط به آرامی بیان کنید و منتظر واکنش آنها بشوید. بهتر است این کار را زمانی انجام دهید که تک به تک با فرد مقابل تنها می شوید، این امکان وجود دارد که آنها خودشان هم متوجه نباشند که در حال آزار و اذیت شما هستند.

پنج شنبه 10 اسفند 1391برچسب:, :: 1:11 ::  نويسنده : شمیلا سیامکی

 

سه تا رفيق با هم ميرن رستوران ولي بدون يه قرون پول . هر کدومشون يه جايي ميشينن و يه دل سير غذا ميخورن و اولی ميره پاي صندوق و ميگه : ممنون غذاي خوبي بود اين بقيه پول مارو بدين بريم.

صندوقدار: کدوم بقيه آقا ؟ شما که پولي پرداخت نکردي.

ميگه يعني چي آقا خودت گفتي الان خورد ندارم بعد از صرف غذا بهتون ميدم. خلاصه از اون اصرار از اين انکار که دومی پا ميشه و رو به صندوقدار ميگه : آقا راست ميگن ديگه، منم شاهدم وقتي من ميزمو حساب کردم ايشون هم حضور داشتن و يادمه که بهش گفتين بقيه پولتونو بعدا ميدم.

صندوقداره از کوره در رفت و گفت: شما چي ميگي آقا، شما هم حساب نکردي! بحث داشت بالا ميگرفت که ديدن سومی نشسته وسط سالن و هي ميزنه توي سرش. ملت جمع شدن دورش و گفتن چي شده؟ گفت: با اين اوضاع حتما ميخواد بگه منم پول ندادم.
 
پنج شنبه 10 اسفند 1391برچسب:, :: 1:9 ::  نويسنده : شمیلا سیامکی

قطره باراني از ابر چکيد. چون به زمين نگاه کرد، درياي پهناور را ديد و

از کوچکي و حقارت خود شرمنده شد و گفت: جايي که دريا هست

وجود من بي مقدار به حساب مي آيد.

چون قطره باران خود را کوچک ديد، صدف او را درون خود جاي داد و بعد

از مدتي تبديل به گوهر شد. پس از مدتي نصيب ماهيگيري شد و او آن گوهر را به بزرگي هديه کرد.

 

    درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید.
    آخرین مطالب
    آرشيو وبلاگ
    پیوندهای روزانه
    پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان علمی-اجتماعی و آدرس shamila.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





    نويسندگان



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 347
بازدید دیروز : 495
بازدید هفته : 2038
بازدید ماه : 5275
بازدید کل : 3551983
تعداد مطالب : 14893
تعداد نظرات : 281
تعداد آنلاین : 1

<>