علمی-اجتماعی
جمعه 27 بهمن 1391برچسب:, :: 22:46 ::  نويسنده : شمیلا سیامکی

توصیه به پدران و مادران گرامی:

وقتی بچه تون اومد خونه عطر زده بود، آدامس هم می جویید،

 هیچوقت ازش نپرسین: سیگار کشیدی؟ مستقیم بزنین زیر گوشش.

جمعه 27 بهمن 1391برچسب:, :: 22:42 ::  نويسنده : شمیلا سیامکی

می تونی سریع برعکس از یک تا ده رو خیلی خیلی سریع برعکس بگی ؟

0

0

0

0

0

0

0

0

0

زیاد زحمت نکش .از یک تا ده   و معمولی بشمار.

جمعه 27 بهمن 1391برچسب:, :: 15:58 ::  نويسنده : شمیلا سیامکی

جمعه 27 بهمن 1391برچسب:, :: 15:57 ::  نويسنده : شمیلا سیامکی

هفتمین روز ماه هفتم به تقویم سنتی چین به عنوان " روز عشق چین" در میان مردم رایج شد. این روز هم عید دختر، عید آرزوی کسب مهارت نامیده شد. در سالهای گذشته، این روز برای دختران چین مهمترین روز محسوب می‌شد.
طبق اساطیر چین، گاوچران و خانم بافنده در شب هفتم ماه هفتم در آسمان به وصل رسیدند. به همین دلیل، دختران نیز با آماده کردن سبدهای میوه دعا می‌کردند که مثل آن خانم بافنده عشق پایدار داشته باشند.
داستان گاوچران و خانم بافنده معروفترین داستان عشق چین به شمار می‌آید. می‌گویند: گاوچران پسر فقیری بود و با گاو خود زندگی می‌کرد. خانم بافنده دختر امپراتور آسمان بود. روزی خانم بافنده به دنیا هبوط کرد و گاوچران را دید.
آن دو نفر دوست و بتدریج عاشق دیگر شدند. خانم بافنده چون می‌خواست با گاوچران ازدواج کند، تصمیم گرفت دیگر به آسمان برنگردد. ولی به زودی امپراتور آسمان متوجه شد که دخترش گم شده و خیلی عصبانی شد. او نمی‌گذاشت که دخترش با مردم عادی ازدواج کند. خانم بافنده  نمی‌توانست از پدرش سرپیچی کند و به آسمان رفت. بدین جهت، زن و شوهر پرعاطفه از هم جدا شد. گاوچران نمی‌خواست خانمش او را ترک کند و دنبال خانم بافنده رفت. نزدیک بود که پیدایش کند، ولی امپراتور  به آسمان آمد و بین دو نفر یک جاده شیری وسیع گذاشت تا آنها نتوانند از آن عبور کنند. گاوچران و خانم بافنده فقط یکدیگر را نگاه می‌کردند و گریه می‌کردند.
روزها گذشت، گاوچران و خانم بافنده  آنجا ماندند. آخر عشق وفادار آنها امپراتور آسمان را تخت تاثیر قرار داد. او دستور داد: در هفتمین روز ماه هفتم، به وسیله کلاغ زاغی پلی روی جاده شیری گذاشته شود تا گاوچران و خانم بافنده همدیگر را ملاقات کنند.
بدین جهت در این شب، جوانان جمع می‌شود و به آسمان نگاه می‌کنند. مثل اینکه گاوچران و خانم بافنده را می‌بینند و به آنها تبریک می‌گویند.
دختران خانم بافنده را فرشته بافنده می‌دانستند و دلشان می‌خواست مثل او ماهر باشند و عشق پایدار داشته باشند. بعدا آنها با شادی میوه می‌خوردند و باهم صحبت می‌کردند.
یک بازی مخصوص هم در میانشان رواج داشت. یعنی مسابقه دادن تا ببینند کدام یک نخ کردن سوزن را بهتر بلد هستند. کسی که شکست می‌خورد باید هدیه کوچک به دیگران بدهد. هدف این بازی تنها مسابقه نیست بلکه جالبتر کردن عید است.

جمعه 27 بهمن 1391برچسب:, :: 15:54 ::  نويسنده : شمیلا سیامکی

جمعه 27 بهمن 1391برچسب:, :: 15:53 ::  نويسنده : شمیلا سیامکی

مراسم ازدواج در چین قدیم به شش مرحله تقسیم می‌شد. به عبارت دیگر، داماد به عروس هدایای نامزدی می‌داد. سپس پیشنهاد ازدواج می‌کرد و اسم و روز تولد عروس را می‌پرسید. بعد از آن، یک روز خجسته را انتخاب و مراسم ساده برگزار می‌گردید و دو طرف نامزد می‌شدند. در مرحله بعد داماد وسایل مورد استفاده در زندگی را به عروس می‌داد. سپس یک تاریخ خجسته تعیین می‌کردند و آخرین مرحله برگزاری مراسم ازدواج انجام می‌شد.
مراسم ازدواج با برخی آداب و رسوم همراه است. برای نمونه، عروس هنگامی‌ که خانواده خود را ترک می‌گوید، باید گریه کند تا نشان دهد نمی‌خواهد خانواده اش را ترک کند. در مراسم ازدواج داماد و عروس به پدران و مادران و اعضای خانواده تعظیم می‌کنند. مراسم جالب تر این است که پس از برگزاری مراسم عروسی در شب مهمانان با هیاهو و شادی کنان با عروس و داماد شوخی می‌کنند.
وسائل عروس در دوره‌های مختلف متفاوت بوده است. قبلا چینیان از کالسکه و یا کجاوه استفاده می‌کردند. در بعضی مناطق، نیز از قایق، اسب و خر استفاده می‌شد. به دنبال پیشرفت جامعه، مراسم عروسی ملیت‌هان نیز تغییر کرده است. برای نمونه، در سال 1949 میلادی پس از تاسیس جمهوری خلق چین، جوانان عادات و رسوم قدیمی ‌مراسم عروسی را کنار گذاشتند. در آن زمان سطح زندگی چینیان بالا نبود. بدین سبب، مراسم عروسی ساده برگزار می‌شد. معمولا داماد و عروس فقط سند ازدواج می‌گرفتند و دیگر مراسمی ‌برگزار نمی‌کردند.
در سالهای 70 قرن گذشته، مراسم عروسی چینیان با سالهای 50 متفاوت بود. در آن زمان، زندگی چینیان بهتر شده و مراسم عروسی متنوع بود. داماد با دوچرخه و یا تراکتور عروس را به خانه می‌آورد. بعضی‌ها حتی از خودرو ساخت چین استفاده می‌کردند. هدایای مهمانان به داماد و عروس حوله، تشک و روبالشی بود. البته، شیرینی و شراب بسیار مصرف می‌شد. در مراسم عروسی، داماد و عروس شیرینی به مهمانان می‌دادند و به سلامتی مهمانان می‌نوشیدند. پس از سالهای 80 قرن گذشته، مراسم عروسی چینیان بسیار تغییر یافته است. 
شایان ذکر اینکه در استان " شاندونگ " شاه بلوط، عناب و بادام زمینی روی تختخواب داماد و عروس گذشته می‌شود که کنایه از داشتن فرزند در آینده نزدیک است. 

 

جمعه 27 بهمن 1391برچسب:, :: 15:52 ::  نويسنده : شمیلا سیامکی

پنجمین روز ماه پنجم به تقویم کشاورزی چین عید قایق اژدها نام دارد. در مقایسه با عیدهای دیگر، عید قایق اژدها اسامی‌گوناگون دیگری نیز دارد. این روز هم به نام‌های عید ماه، عید اشعار، عید دختر و عید " زون زی" مشهور است.
مردم چین در عید قایق اژدها نوعی خوراک به نام "زون زی" می‌خورند." زون زی" با برگ بامبو و برنج درست می‌شود. بدین ترتیب که درون برگ بامبو برنج و گوشت می‌گذارند و می‌پیچند و بعد آن را می‌پزند. مناسبت خوردن این خوراک در این روز مشخص است.
در چین،شاعری بنام "چو یوان" از اهالی کشور "چو" در دوره دولتهای جنگی می‌زیست. وی مدتی در کشور "چو" به عنوان وزیر اعظم خدمت کرد و نسبت به امپراتور بسیار وفادار بود. بعد مورد حسد و تهمت بداندیشان قرار گرفت و امپراتور بدون تحقیق و رسیدگی او را از مقام وزارت عزل کرد.
"چو یوان" سخت غمگین و افسرده شد. به کنار رودخانه "می‌لو" در استان "هو نان" امروزی رفت دایما شعر می‌سرود تا روزی از زندگی بکلی ناامید و مایوس گردید و خود را به رودخانه انداخت و غرق شد. این واقعه در پنجمین روز از ماه پنجم اتفاق افتاد.
چون مردم بسیار به او علاقه داشتند و می‌ترسیدند که ماهی رودخانه جسد او را بخورند،خوراک"زون زی" را که شرح دادیم درست کردند و به آب رودخانه انداختند تا ماهیان آن خوراک را بخورند و به جسد شاعر آسیب نرساندند.
امروزه معمولا موقع خوردن این خوراک، بخصوص اگر در حضور افراد غیر چینی باشد،شعر‌ها و سرگذشت "چو یوان"را یاد می‌کنند.
پیشنیان می‌گفتند: پنجمین ماه بدترین ماه سال است. بنابراین، از گذشته، رسومی‌در میان مردم شایع شده بود. یعنی آویزان کردن نقاشی قهرمان افسانه ای، جمع کردن دارو‌های گیاهی. بچه‌ها کیسه کوچک پاره ای که در آن عطر گذاشته می‌شود روی لباس می‌آویزانند و روی دست نخ رنگارنگ می‌بندند. دیگران به مسابقه قایق رانی مسابقه "او شو" و غیره می‌پرداختند. هدف همه آنها راندن شیطان و حفظ بدن است.

جمعه 27 بهمن 1391برچسب:, :: 15:50 ::  نويسنده : شمیلا سیامکی

عید بهار چین  از9 فوریه سال جاری ایام عید بهار سنتی چین آغاز می‌شود. عید بهار در واقع همانند عید نوروز ایران عید میلی فرخنده و پرنشاط است. به طور کلی از قدیم الایام سال در تقویم کشاورزی چینی با 12 نام حیوان یعنی گاو، ببر، مار، موش، خوک، میمون، خرگوش، اسب، خروس، گوسفند، سگ و اژدها مشخص شده است. اژدها در عهد قدیم توتم ( یعنی روح یا موجود حافظ قبیله ملت چین به شمار می‌رفت.
در روایات قدیمی‌چین اژدها همواره به موجودی صاحب نیرو و قدرت جسورا و لبیباک ترسیم شده است و از دیدگاه مردم چنین روحیه ای دقیقا سمبل ایده ال ملت چین است. مردم اژدها این حیوان افسانه‌ای را می‌پرستند و آرزومندند تا اژدها خجستگی و میمنت را برایشان به همراه بیاورد.
از تاریخ عید بهار تاکنون 4 هزار سال می‌گذرد. در بیش از دو هزار ویک صد سا قبل از میلاد مردم زمان شرکت یک دور ستاره مشتری ( یعنی ژوپیتر) را یک ( تسئو) داستند و این عید را نیز " تسئو" می‌نامیدند. اما نام این عید در یک هزار سال قبل از میلاد به "نیان" یعنی پرحاصل تغییر کرد.
به رسم و عادت عامیانه در چین ایام عید بهار از 23 دسامبر شروع می‌شود و تاعید فانوس در تاریخ 15 ماه آینده خاتمه می‌یابد که جمعا سه هفته طول می‌کشد. به منظور گرامیداشت ایام عید از شهرها گرفته تا دهات، مردم فعالیتهای مختلفی را انجام می‌دهند و جشنهایی برپا می‌کنند. درروستاها کشاورزان به خانه تکانی و شستن البسه و لحاف وغیره می‌پردازند تا با پاکی و پاکیزگی به پیواز سال نو بروند. آنان همچنین خود را کیهای گوناگونی مانند مشکلات و آب نبات، کیک، گوشت و سبزیجات برای پذیرایی از مهمانان تهیه می‌کنند. درشهرهای بزرگ مقدمات عید نیز از مدتها قبل ازعید شروع می‌گردد. سازمانها و ادارات فرهنگی و گروههای هنری برنامه‌های هنری خود را آماده می‌سازند و در پارکها برنامه‌های تفریحی و بازی‌های گروهی جدید و بیشماری برای مردم انجام می‌شود. موسسات تجاری نیز برای اقناع مشتریان خود کالاها و اجناس متنوع را از کشورها و حتی خارج از چین وارد می‌کنند.
عید بهار چین همانند عید نوروز ایران عید ملی فرخنده و پرشکوه و پر نشاط است. به طور کلی در نواحی مختلف چین رسوم و عاداب سنتی برای برگزاری این عید متفاوت است.
اما ضیافت شام با حضور کلیه اعضای خانواده د رشب آستانه عید چه در شمال چه در جنوب کشور لازم و ضروری است. در جنوب این غذا غالبا از بیش از 10 خواراک تشکیل می‌شود که در میان آنها ماهی و خوراکی تهیه شده از خمیر لوبیا باید دیده شود. زیرا این دو خوراک در تلفظ به چینی با " مرفعه بودن " تقریبا یکی است. در شمال این غذا را اغلب " جیازه" یعنی گوشواره تشکیل می‌دهد. خانواده دراین شب در کنار یکدیگر به تهیه این خوراک سنتی مشغول می‌شوند. شایان یادآوری است که در میان خوراکهای سنتی عید بهار غذاهای شیرین از ارد برنج چسبیده به چینی " نیاگا" حتما باید موجود باشد. چه آنکه این نشانگر ارتقای دائمی‌سطح زندگی، گردهم آمدم و سعادتمندی اعضای خانواده است. در آستانه سال جدید به تقویم کشاورزی چین، مردم با سرور و شادی با سال گذشته وداع نموده و به پیشواز سال جدید میروند. دربعضی مناطق مردم به آتش زدن ترقه و آتش بازی هم می‌پردازند. ازاول سال نو اعضای خانواده ملبس به لباسهای زیبا و نو به استقبال مهمانان و یا دیدار از خویشاوندان و دوستان می‌پردازند.
آنان هنگام ملاقات جملات مبارکی چون " سال نومبارک" و " یا عید بهار مبارک باد "را می‌گویند و سپس به خوردن میوه و شکلات و چای مشغول می‌شوند و با هم گفت و گو می‌کنند. در ایام عید بهار برنامه‌های هنری و تفریحی جالب توجه و رنگارنگ است. دربعضی جاها اپراها و فیلمهای ویژه عید به معرض نمایش گذارده می‌شود و د ربعضی مناطق دیگر برنامه‌های هنری عامیانه نظیر رقص شیر، یان گو و رقص با چوب پا و غیره به این ترتیب محیطی مملو از وجد و شعف و شادی برهمه جا حکمفرما است. 
گفتنی است که برحسب کردن تابلوهای خونویسی ونقاشی‌های ویژه عید بهار روی دیوار، روشن کردن فانوس نیز از جمله برنامه‌های عید بهار است. درایام این عید جشن فانوس نیز جلوه ای خاص دارد.
فانوسهای رنگی درواقع از جمله هنرهای دستی و سنتی مردمی‌چین است. مردم با دست داشتن اشکال مختلف متنوع فانوسها که بر روی آن شکل حیوانات مناظر طبیعی و چهره‌های قهرمانان ترسیم شده است در یک جا جمع می‌شوند و شادی می‌کنند. البته پابه پای ارتقای سطح زندگی مردم، آنان ضمن حفظ رسوم وعاداب سنتی، برنامه‌های جدیدی به وجود آورده اند. برای نمونه جهاگردی و چین گردی به رسم نوین چینیها در ایام عید بهار بدل شده است.

جمعه 27 بهمن 1391برچسب:, :: 1:5 ::  نويسنده : شمیلا سیامکی

یکی از عناصر اصلی در انگیزش نحوه احساس کردن ماست. هیجانهای ما واکنشهای غیر عینی در مقابل محیط می‌باشند که همراه با پاسخهای عصبی و هورمونی هستند. هیجانها را واکنشهای انطباق نیز می‌دانند که روی نحوه فکر کردن ما اثر می‌گذارند و عموما تحت عنوان خوشایند تجربه می‌شوند. اغلب هیجانها ما را برانگیخته می‌کنند اما هیجان و انگیزش همیشه دارای همپوشی نیستند. بسیاری از اوقات ممکن است ما در جهت خاصی برانگیخته شویم بدون اینکه هیجانی را احساس کنیم. از طرفی این دو به هم مربوطند. رفتار ما نسبت به کسی که به او اعتماد داریم و نسبت به کسی که از او می‌ترسیم متفاوت است و در مقابل رویدادها وقتی سرحال و خوشحال هستیم و هنگامی که احساس غمگینی یا عصبانیت می‌کنیم بطور متفاوت پاسخ می‌دهیم به عبارت دیگر حالات هیجانی اغلب رفتار ما را برانگیخته می‌کنند.

مرز میان انگیزش و هیجان انگیزش و هیجان اغلب به اندازه‌ای به هم بستگی دارند که تمییز بین آنها مشکل است: ما اغلب به کارهایی دست می‌زنیم که سبب بوجود آمدن احساس خوشایند در ما می‌شوند و از انجام اموری اجتناب می‌ورزیم که سبب بوجود آمدن احساس ناخوشایند در ما می‌گردند اما گاهی اوقات هم به کارهایی دست می‌زنیم حتی اگر بدانیم نتیجه آن عدم نشاط است و از انجام کارهایی اجتناب می‌کنیم حتی اگر موجب شادی و خوشحالی ما شوند. پژوهشگران با متمرکز ساختن توجه خود روی واکنشهای افراد در مقابل فشار روانی و اختلال عاطفی افسردگی به دنبال تبینی برای چنین تناقضاتی می‌گردند. سوالات مشترک بین انگیزش و هیجان اگر شما با این قبیل مسائل برخورد کرده باشید که چرا بعضی افراد برای نجات بیگانگان زندگی خود را به خطر می‌اندازند؟ چرا برخی با پرخوری خود را به کام فربهی می‌کشانند یا در اثر کم خوردن و به خود گرسنگی دادن جان خود را از دست می‌دهند؟ چرا برخی گرفتار هیجان شدید حسادت می‌شوند و چگونه این هیجان شدید و رفتارهای آنها را تحت تاثیر قرار می‌دهد؟ چرا برخی افراد کسانی را رنج می‌دهند که هیچگونه آسیبی به آنها رسانده‌اند؟ چرا برخی معتاد به مواد مخدر و گروهی معتاد به الکل می‌گردند؟ چرا عده‌ای در صدد بر می‌آیند از قله های سخت و صعب العبور صعود کنند؟ و چرا برخی رهسپار سرزمینهای غیر مکشوف می‌شوند؟ در این صورت شما با مسائلی که پژوهشگران انگیزش و هیجان برخورد می‌کنند، مواجه هستید.

تعیین کننده‌های انگیزش و هیجان

انگیزش و هیجان هر دو تحت تاثیر سه نوع عامل هستند عامل بیولوژیکی ، عامل آموخته و عامل شناختی ، مثلا علت غذا خوردن ما بوسیله ترکیبی از احساسهای بدنی یا جسمانی گرسنگی که در نتیجه نیاز ما به غذاست تعیین می‌شود (عامل بیولوژیکی) ترجیح دادن یک نوع غذا بر غذاهای دیگر (عامل آموخته) و اطلاعات ما درباره کیفیت و مغذّی بودن غذا مثلا استفاده از شیر به جای نوشیدنی دیگر (عامل شناختی) است. اما برای جواب دادن به این سوال که چرا افراد رفتارشان به شکلی است که عمل می‌کنند احتیاج به بررسی هر یک از این اجزا داریم.

حالات هیجانی مانند ترس ، خشم و برانگیختگی بوسیله علائم فیزیولوژیکی از قبیل تند شدن ضربان قلب و میزان تنفس ، بالا رفتن فشار خون و سرخ شدن پوست مشخص می‌شود، چنین تغییراتی ظاهرا به علت فعال شدن یا برانگیختگی قسمتهای معینی در مغز و تولید هورمونهای گوناگون در بدن بوجود می‌آید.

هیجانها همچنیبن دارای جنبه‌های آموخته و شناختی هستند که مربوط به تفاوت در نحوه‌های مختلفی است که افراد به یک نوع تجربه واکنش نشان می‌دهند. مثلا در حالیکه یک نفر وقتی روی آب بر یک قایق سوار است، از ترس می‌لرزد، دیگری از تصور عمق آب ، دچار وحشت می‌شود. گاهی اوقات پاسخ ما نسبت به احساس مان غیر منطقی است (مانند جیغ زدن ، گریستن ، خندیدن یا فرار کردن) و گاهی پاسخ به طریقی که آموخته‌ایم مناسب می‌باشد (مانند بالا رفتن از یک درخت برای نجات یافتن از یک خرس و شمردن از یک تا ده برای جلوگیری از طغیان ناشی از خشم) ، گاهی اوقات نیز ما به احساسهای مبهمی که فکر می‌کنیم مربوط به موقعیت خاصی باشند، عنوان هیجان می‌دهیم. بطور کلی ترکیب واکنشهای بیولوژیکی ، آموخته شده و شناختی هم روی نحوه احساسات و هیجانات ما و هم روی انگیزش ما روی عمل تاثیر می‌گذارد.

جمعه 27 بهمن 1391برچسب:, :: 1:2 ::  نويسنده : شمیلا سیامکی

اعصاب محیطی دست و پا دارای رشته‌های حسی و حرکتی‌اند که اعصاب حسی، حس اندام‌ها و اعصاب حرکتی، فرمان حرکت عضلات و به تبع آن حرکت اندام را موجب می‌شوند و برحسب این‌که کدام‌یک از رشته‌های عصبی گرفتار شده باشند، علایم حسی یا حرکتی یا مخلوطی از علایم دیده خواهد شد. در بسیاری از نوروپاتی‌های محیطی علایم نخست به صورت اختلالات حسی همانند سوزش، سوزن‌سوزن شدن، کرختی و بی‌حسی در انگشتان دیده می‌شود در صورتی که اعصاب حرکتی محیطی بیشتر از رشته‌های حسی گرفتار شده باشند علایم به صورت ضعف و تحلیل عضلات دست‌ها تظاهر می‌کند.

علل و عوامل فراوانی موجب بروز نوروپاتی‌های محیطی می‌شوند که می‌توان آنها را به اقسام مختلفی تقسیم‌ بندی کرد .

نوروپاتی‌های محیطی ناشی از بیماری‌های ارثی :

این بیماری‌ها به صورت فامیلیال بوده که اکثرا به صورت حرکتی بروز می‌نمایند ولی در نوروپاتی‌های محیطی که در اثر بیماری‌های متابولیک ظاهر می‌شوند، می‌توان به دیابت شیرین، کم‌کاری غده تیروئید، نارسایی کلیوی و نارسایی کبدی اشاره کرد.

لازم به ذکر است در بیماران دیابتی در بسیاری از موارد نوروپاتی‌های محیطی به صورت حسی است و این بیماران بی‌حسی، احساس سوزش و گزگز پا (در شب) را دارند، که اختلال حسی در پاها و گاهی در دست‌ها به صورت کاهش حس درد و تماس تظاهر می‌کند که در صورت درگیری اعصاب حرکتی، تحلیل عضلانی در دست‌ها دیده می‌شود.

 
این نوع  نوروپاتی‌ها در هر مرحله‌ای از بیماری ، دیابت دیده می‌شود و گاهی از اولین علایم ابتلا به دیابت  است، البته  این فرم از نوروپاتی‌ ربطی به شدت بیماری دیابت ندارد.

طبق تحقیقات به دست آمده در بعضی از بیماران مبتلا به کم‌کاری غده تیروئید (هیپوتیروئیدی) نیز نوروپاتی‌ محیطی به صورت بروز اختلالات حسی در پاها تظاهر می‌کند که بیمار از گزگز پا شکایت می‌کند، که اگر این نوع از اختلالات حسی به صورت پیشرفته نباشد به آسانی به درمان بیماری هیپوتیروئیدی پاسخ می‌دهد. بیماران مبتلا به سیروز کبدی نیز به صورت نادر نوروپاتی محیطی را تجربه می‌کنند.

گاهی علامت پیش درآمد ضایعه کبدی، نوروپاتی است.همچنین در بیماران مبتلا به نارسایی کلیوی، حالتی به نام اورمی اتفاق می‌افتد که اصطلاحا اوره خون بالا می‌رود و موجب بروز علایم مختلفی در سیستم‌های بدن می‌شود.  نوروپاتی محیطی در بیماران اورمیک یک پدیده شایع است (سندرم پاهای بی‌قرار) که گفته می‌شود این بیماران هنگامی که در بستر خوابیده‌اند یا این‌که در حالت نشسته هستند ، دچار احساس ناراحتی در پاهایشان می‌شوند که با حرکت دائم پاها کاهش می‌یابد و این علامت پیش‌آگهی شروع نوروپاتی محیطی است.

آمار نشان می‌دهد نوروپاتی اورمی بیشتر در پاها دیده می‌شود و خود را به صورت احساس سردی، سوزش شدید و بی‌حسی پاها نشان می‌دهد.گاهی نیز علائم به صورت حرکتی است که در این نوع از نوروپاتی‌ها، با درمان اورمی نظیر دیالیز یا پیوند کلیه، بهبود حس می‌شود.

گاهی نیز نوروپاتی‌های محیطی در اثر سموم، سرب، جیوه، آرسنیک، یا داروهایی همچون فنوباربیتال، کورتون‌ها و... به وجود می‌آیند.

فقر تغذیه بخصوص در مورد ویتامین‌ها نیز موجب بروز نوروپاتی محیطی می‌شود که کمبود این ویتامین‌ها بیشتر در افراد الکلی مزمن، بیماران دارای سندروم سوءجذب، فقر غذایی شدید، زنان شیرده، زنان حامله با استفراغ‌های شدید و ... دیده می‌شود.

البته گاهی نوروپاتی‌های محیطی در اثر عفونت‌هایی نظیر بیماری جذام، دیفتری، حصبه، بوتولیسم، سرطان‌ها، عدم کفایت خون‌رسانی، بیماری‌های کلاژن نظیر لوپوس و... به وجود می‌آیند. که در این موارد بهترین را تشخیص و  درمان ( شامل تشخیص عامل و بیماری زمینه‌ای و درمان ) علت نوروپاتی محیطی است  .

    درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید.
    آخرین مطالب
    آرشيو وبلاگ
    پیوندهای روزانه
    پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان علمی-اجتماعی و آدرس shamila.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





    نويسندگان



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 26
بازدید دیروز : 152
بازدید هفته : 530
بازدید ماه : 4705
بازدید کل : 3559474
تعداد مطالب : 14893
تعداد نظرات : 281
تعداد آنلاین : 1

<>